Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the concert of europe
U
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy.
U
ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
policy maker
U
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
monetrarist keynesian debate
U
اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
matters of great moment
U
مسائل مهم
operational problems
U
مسائل عملیاتی
economic problems
U
مسائل اقتصادی
business matters
U
مسائل کسبی
political matters
U
مسائل سیاسی
battle problems
U
مسائل جنگی
religious matters
U
مسائل مذهبی
beside the point
<idiom>
U
مسائل حاشیهای
petitioning creditor
U
مطالب
macroeconomic issues
U
مسائل اقتصاد کلان
tax administration
U
مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion
U
تقلید در مسائل شرعی
antilogy
U
تناقض مطالب
discussions
U
تشریح مطالب
varia
U
مطالب گوناگون
discussion
U
تشریح مطالب
Take things as you find them.
<proverb>
U
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
sensationalism
U
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
indifferentism
U
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
syllabuses
U
رئوس مطالب برنامه
front page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
outlined
U
خلاصه رئوس مطالب
front-page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
outlines
U
خلاصه رئوس مطالب
syllabus
U
رئوس مطالب برنامه
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
epitome
U
خلاصه رئوس مطالب
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
refersher course
U
دوره یاداوری مطالب
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
outlining
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
urbiculture
U
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
humanism
U
دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
endogenous
U
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
recapitulated
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
shocker
U
مطالب مهیج تحریک کننده
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
shockers
U
مطالب مهیج تحریک کننده
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
recapitulate
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
precis
U
خلاصه رئوس مطالب تلخیص
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
recapitulating
U
رئوس مطالب را دوره کردن
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
redundancies
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
irrigationist
U
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
stressing
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
concert of europe
U
اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
stresses
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
mysticism
U
توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
stress
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
differentiation
U
فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
bathos
U
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
econometrics
U
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
free-standing
U
آزاد
freelance
U
آزاد
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
On the free market .
U
دربازار آزاد
out in the world
U
در دنیای آزاد
dial tones
U
بوق آزاد
dial tone
U
بوق آزاد
let loose
<idiom>
U
آزاد گذاشتن
In the open air.
U
در هوای آزاد.
freewheeling
U
آزاد چرخی
freewheeling
U
آزاد چرخ
GIVE WAY
U
سبقت آزاد
freelancer
U
پیشه ور آزاد
off duty
<idiom>
U
دروقت آزاد
knotless
U
بافت شل و آزاد
freer
U
آزاد کننده
legalism
U
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
algebraic language
U
زبان با مفاد آزاد
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
outdoorsy
<adj.>
U
عاشق هوای آزاد
vacancy
U
موقعیت شغلی آزاد
supplier at arm's length
U
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
To emancipate a slave.
U
برده ای را آزاد کردن
freewheeling
U
دارای چرخک آزاد
To release someone. To set someone free
U
کسی را آزاد کردن .
absolute
آزاد از قیود فکری
Autocue
U
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
algol
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
Free pree (trade,port).
U
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
freewheel
[overrunning clutch ]
U
چرخ آزاد
[فناوری مکانیک]
fixie bicycle
[fixie , one-gear bike without brakes]
U
دوچرخه تک دنده
[با چرخ آزاد]
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates.
U
مطالب ارایه شده او
[مرد]
در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
Open to the publice.
U
ورود برای عموم آزاد است
independent
U
آزاد یا کنترل شده توسط کسی
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
Freemason
U
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
fixed-gear bicycle
U
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
admission is free to all
ورود برای همه یا همگان آزاد است
To stand at attention(ease).
U
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
freedoms
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
clearest
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clear
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clicks
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clears
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
click
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clearer
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clicked
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
screamer
U
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
blast
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blasts
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Tendentious articles and remarks .
U
مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
exchange of notes
U
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
deallocate
U
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
policy
U
سیاست
politics
U
سیاست
policies
U
سیاست
politic
U
سیاست
politcs
U
سیاست
diplomacy
U
فن سیاست
kingcraft
U
سیاست
king craft
U
سیاست
contentions
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
clicked
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
contention
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
clicks
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
acrobats
U
سیاست باز
realpolitik
U
سیاست تجربی
the policy of the government
U
سیاست دولت
acrobat
U
سیاست باز
tax policy
U
سیاست مالیاتی
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
stop go policy
U
سیاست تثبیت
realpolitik
U
سیاست عملی
social policy
U
سیاست اجتماعی
policies
U
مسلک سیاست
public life
U
زندگی در سیاست
public policy
U
سیاست عمومی
health policy
U
سیاست بهداشتی
policy of contianment
U
سیاست تحدیدی
policy
U
مسلک سیاست
restrictionism
U
سیاست محدودیت
anti inflationary policy
U
سیاست انقباضی
realpolitik
U
سیاست زور
foreign policy
U
سیاست خارجی
development policy
U
سیاست توسعه
policy making
U
سیاست گذاری
politicians
U
اهل سیاست
politician
U
سیاست مدار
policy makers
U
سیاست گذاران
politician
U
وارددر سیاست
politician
U
اهل سیاست
employment policy
U
سیاست اشتغال
diplomatically
U
سیاست مابانه
economic policy
U
سیاست اقتصادی
politicians
U
وارددر سیاست
politicians
U
سیاست مدار
wage policy
U
سیاست دستمزد
fiscal policy
U
سیاست مالیاتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com