Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
commercial policy
U
سیاست بازرگانی
mercantilism
U
سیاست بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mercantilism
U
سیاست موازنه بازرگانی کشور
Other Matches
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy.
U
ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
monetrarist keynesian debate
U
اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
policy maker
U
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
business
<adj.>
U
بازرگانی
relating to business
<adj.>
U
بازرگانی
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
U
بازرگانی
trading
U
بازرگانی
mercantile agent
U
بازرگانی
mercantile
U
بازرگانی
merchantry
U
بازرگانی
commerce
U
بازرگانی
traded
U
بازرگانی
emporetic
U
بازرگانی
trade
U
بازرگانی
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
balance of trade
U
تراز بازرگانی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
businesses
U
موسسه بازرگانی
trade deficit
U
کسری بازرگانی
emporia
U
مرکز بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
sea borne commerce
U
بازرگانی دردریا
mart
U
مرکز بازرگانی
emporiums
U
مرکز بازرگانی
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
commercial bank
U
بانگ بازرگانی
jobbing
U
واسطه بازرگانی
bilateral trade
U
بازرگانی دو طرفه
bill exchange
U
برات بازرگانی
chamber of commerce
U
اطاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
idiograph
U
نشان بازرگانی
domestic trade
U
بازرگانی داخلی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
trade secrets
U
اسرار بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
trade secret
U
اسرار بازرگانی
commercial representative
U
نمایندگی بازرگانی
commercial revolution
U
انقلاب بازرگانی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
volume of trade
U
حجم بازرگانی
board of trade
U
هیئت بازرگانی
board of trade
U
وزارت بازرگانی
business activity
U
فعالیت بازرگانی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
trade mark
U
علامت بازرگانی
commercially
U
از راه بازرگانی
business cycle
U
دور بازرگانی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
ideograph
U
سمبل و علامت بازرگانی
mentoring
U
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
business economics
U
علم اقتصاد بازرگانی
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
commercial intercourse
U
معامله یا مراوده بازرگانی
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
business transaction
U
داد و ستد بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
business
U
کسب و کار بازرگانی
businesses
U
کسب و کار بازرگانی
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
politic
U
سیاست
kingcraft
U
سیاست
politics
U
سیاست
policy
U
سیاست
policies
U
سیاست
politcs
U
سیاست
king craft
U
سیاست
diplomacy
U
فن سیاست
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
jaycee
U
عضو اطاق بازرگانی جوانان
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
foreign trade multiplier
U
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
interstate commerce
U
بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
dealing
U
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
staple
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapled
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapling
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
emporia
U
جای بازرگانی مرکز فروش
emporium
U
جای بازرگانی مرکز فروش
emporiums
U
جای بازرگانی مرکز فروش
commercial center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
realpolitik
U
سیاست تجربی
politcs
U
علم سیاست
policy of contianment
U
سیاست تحدیدی
the policy of the government
U
سیاست دولت
policy makers
U
سیاست گذاران
realpolitik
U
سیاست عملی
realpolitik
U
سیاست زور
laisser faire
U
سیاست اقتصادازاد
policy making
U
سیاست گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
acrobats
U
سیاست باز
politcs
U
سیاست شناسی
public life
U
زندگی در سیاست
wage policy
U
سیاست دستمزد
policies
U
مسلک سیاست
policy
U
مسلک سیاست
diplomacy
U
سیاست سیاستمداری
restrictionism
U
سیاست محدودیت
power politics
U
سیاست زور
political sclence
U
سیاست مدن
social policy
U
سیاست اجتماعی
stop go policy
U
سیاست تثبیت
tax policy
U
سیاست مالیاتی
acrobat
U
سیاست باز
public policy
U
سیاست عمومی
new deal
U
سیاست جدید
fiscal policy
U
سیاست مالیاتی
development policy
U
سیاست توسعه
fiscal policy
U
سیاست مالی
king craft
U
سیاست پادشاهی
budgetary policy
U
سیاست بودجهای
laissez faire
U
سیاست اقتصادازاد
anti inflationary policy
U
سیاست انقباضی
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
diplomatically
U
سیاست مابانه
income policy
U
سیاست درامدی
economic policy
U
سیاست اقتصادی
foreign policy
U
سیاست خارجی
financial policy
U
سیاست مالی
fair deal
U
سیاست منصفانه
expansionary policy
U
سیاست انبساطی
health policy
U
سیاست بهداشتی
employment policy
U
سیاست اشتغال
politics
U
سیاست مدون
national policy
U
سیاست ملی
politician
U
اهل سیاست
colonialism
U
سیاست مستعمراتی
neutralism
U
سیاست بی طرفی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com