Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
terrestrial planets
U
سیارههای زمین مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jovian planets
U
سیارههای مشتری مانند
superior planets
U
سیارههای علوی سیارههای فراگرد
inferior planets
U
سیارههای سفلی سیارههای فروگرد
moppy
U
مانند زمین پاک کن
geomorphic
U
مانند کره زمین
cumulus mammatus
U
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
inferior planets
U
سیارههای داخلی
superior planets
U
سیارههای خارجی
proto planets
U
سیارههای اولیه
solar system planets
U
سیارههای منظومه خورشیدی
cirro cumulus
U
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
feathery
U
پر مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
fluty
U
نی مانند
aquiform
U
اب مانند
anthoid
U
گل مانند
floriform
U
گل مانند
simulant
U
مانند
similiar
U
مانند
arundinaceous
U
نی مانند
uniquely
U
بی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
filiform
U
نخ مانند
tendinous
U
بی مانند
plumelike
U
پر مانند
penniform
U
پر مانند
impish
U
جن مانند
argillaceous
U
گل مانند
argillaceous
U
رس مانند
etcetera
U
و مانند ان
unique
U
بی مانند
pipelike
U
نی مانند
incomparable
U
بی مانند
near
U
مانند
reedy
U
نی مانند
as
U
مانند
reediest
U
نی مانند
icily
U
یخ مانند
reedier
U
نی مانند
fulidal
U
اب مانند
capillaceous
U
مانند نخ
foggier
U
مانند مه
foggiest
U
مانند مه
foggy
U
مانند مه
near-
U
مانند
neared
U
مانند
nearer
U
مانند
plumose
U
پر مانند
tough
U
پی مانند
capitate
U
مانند سر
castellated
U
دژ مانند
inimitable
U
بی مانند
similar
U
مانند
goatish
U
بز مانند
unprecedented
U
بی مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
nears
U
مانند
nearing
U
مانند
nearest
U
مانند
myrtle formed
U
اس مانند
string
U
نخ مانند
vide
U
مانند
unparalleled
U
بی مانند
tougher
U
پی مانند
unequalled
U
بی مانند
threadlike
U
نخ مانند
thready
U
نخ مانند
womanlike
U
زن مانند
analogues
U
مانند
analogous
U
مانند
mammilary
U
مانند
unequaled
U
بی مانند
analogue
U
مانند
without an e.
U
بی مانند
frothy
U
کف مانند
inapproachable
U
بی مانند
unapproachable
U
بی مانند
mammilliform
U
مانند
after the example of
U
مانند
etc
U
و مانند آن
liplike
U
لب مانند
analog
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
lambdoid
U
مانند
blotchy
U
لک مانند
toughest
U
پی مانند
without a rival
U
بی مانند بی نظیر
likes
U
بودن مانند
liked
U
بودن مانند
unrivalled
U
بی مانند بی نظیر
like
U
بودن مانند
weblike
U
تار مانند
dendriform
U
مانند درخت
deltoideus
U
مانند دال
deltoid
U
مانند دال
deiform
U
خدا مانند
starlike
U
ستاره مانند
stellate
U
ستاره مانند
stpular
U
نقطه مانند
stratiform
U
طبقه مانند
wedgy
U
گوه مانند
cystoid
U
مانند مثانه
strawy
U
کاه مانند
avuncular
U
مانند دایی
dermatoid
U
پوست مانند
spherical
U
گوی مانند
virgulate
U
میله مانند
glassy
U
شیشه مانند
vestlike
U
جلیقه مانند
vermiform
U
کرم مانند
ctenoid
U
شانه مانند
cryptand
U
حجره مانند
pasties
U
چسب مانند
styliform
U
نیزه مانند
pasty
U
چسب مانند
vermicular
U
کرم مانند
stringy
U
نخ مانند چسبناک
nightmarish
U
کابوس مانند
cucullated
U
مانند خودیاباشلق
culicoid
U
پشه مانند
warty
U
زگیل مانند
vulviform
U
فرج مانند
vulvate
U
فرج مانند
vulvar
U
فرج مانند
vulval
U
فرج مانند
without comparison
U
بی مانند بی نظیر
without example
U
بی مانند بی نظیر
without parallel
U
بی مانند بی نظیر
equine
U
اسب مانند
cuticular
U
پوست مانند
vulturous
U
لاشخور مانند
vitriform
U
شیشه مانند
vermian
U
کرم مانند
parchmenty
U
پوست مانند
crotchety
U
قلاب مانند
elephantoid
U
پیل مانند
exemplars
U
مانند مثال
dagger
U
خنجر مانند
owlish
U
جغد مانند
eburnian
U
عاج مانند
shadowlike
U
سایه مانند
sheetlike
U
ورقه مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com