Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
golden retriever
U
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crosser
U
دورگه
mulatto
U
دورگه
hybrid
U
دورگه
cross
U
دورگه
half blooded
U
دورگه
half caste
U
دورگه
hybrida
U
دورگه
half bred
U
دورگه
mestizo
U
دورگه
crosses
U
دورگه
cur
U
سگ دورگه
mongrels
U
دورگه
mongrel
U
دورگه
crossest
U
دورگه
dihybrid
U
دورگه
bigeneric
U
دورگه
crossbred
U
دورگه
crossbreed
U
دورگه
allophone
U
صدای دورگه
half breed
U
ادم دورگه
cross
U
دورگه کردن
crosses
U
دورگه کردن
hybridization
U
دورگه پروری
crossest
U
دورگه کردن
crosser
U
دورگه کردن
hybrid
U
جانور دورگه
half blood
U
نابرادری یا ناخواهری دورگه
indo chinese
U
دورگه هندی و چینی
hybrida
U
گیاه یاجانور دورگه مخلوط
buprestis
U
طلایی
gilt edged
U
لب طلایی
gilt edge
U
لب طلایی
golden
U
طلایی
gilt-edged
U
لب طلایی
auburn
U
طلایی
aureate
U
طلایی
auric
U
طلایی
buprestidan
U
طلایی
gilt
U
طلایی
gilts
U
طلایی
hair of golden wire
گیسوان طلایی
buprestis
U
سوسک طلایی
buprestidan
U
سوسک طلایی
aureate
U
طلایی کردن
aureate
U
طلایی رنگ
chrysanthemum
U
مینای طلایی
chrysanthemums
U
مینای طلایی
gold beetle
U
سوسک طلایی
goldfish
U
ماهی طلایی
gold bug
U
سوسک طلایی
goldstone
U
جام طلایی
nitro muriate acid
U
تیزاب طلایی
goldsmith beetle
U
یکجورسوسک طلایی
golden shoe
U
کفش طلایی
golden age
U
عصر طلایی
may bug
U
طلایی پردار
golden ages
U
عصر طلایی
gold fish
U
ماهی طلایی
razorback
U
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
golden ratio
U
نسبت طلایی
[ریاضی]
dordo
U
ماهی طلایی دریایی
golden opportunity
<idiom>
U
موقعیت طلایی وعالی
hesverides
U
باغ سیبهای طلایی
orfe
U
یکجور ماهی طلایی
chafer
U
سوسک طلایی پردار
cockchafer
U
سوسک طلایی پردار
rolled gold bracelet
U
دست بند طلایی
[غلتیده ]
golden age
U
وابسته به مردمان عصر طلایی
golden ages
U
وابسته به مردمان عصر طلایی
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
U
ثروت رنگ زرد طلایی
oriole
U
پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
golden age
U
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
golden ages
U
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
kapton
U
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
goldstone
U
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
gun dog
U
سگ شکاری
hunting dog
U
سگ شکاری
hunters
U
سگ شکاری
sporting dog
U
سگ شکاری
hunter
U
سگ شکاری
hound
U
سگ شکاری
hounded
U
سگ شکاری
hounds
U
سگ شکاری
gundog
U
سگ شکاری
gundogs
U
سگ شکاری
raptorail
U
شکاری
ratch
U
سگ شکاری
raptatory
U
شکاری
raptatorial
U
شکاری
feral
U
شکاری
deer hound
U
سگ شکاری
accipital
U
شکاری
hounding
U
سگ شکاری
buckhound
U
سگ شکاری
birds of prey
U
پرندگان شکاری
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
canum venaticorum
U
سگان شکاری
sports car
U
اتومبیل شکاری
hunters
U
اسب یا سگ شکاری
birds of prey
U
مرغان شکاری
shotgun
U
تفنگ شکاری
canes venatici
U
سگان شکاری
shotguns
U
تفنگ شکاری
capped watch
U
ساعت شکاری
hunter
U
اسب یا سگ شکاری
terriers
U
سگ بویی شکاری
dogcart
U
کالسکهی شکاری
sport car
U
اتومبیل شکاری
dogcarts
U
کالسکهی شکاری
game
U
جانور شکاری
ravin
U
طعمه شکاری
ravening
U
شکاری غاصب
shot gun
U
تفنگ شکاری
sports cars
U
اتومبیل شکاری
terrier
U
سگ بویی شکاری
staghound
U
تازی شکاری
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
bowing
U
کمان شکاری
deer dog
U
تازی سگ شکاری
game bag
U
خرجین شکاری
blood
U
سگ شکاری و بوی خن
bow
U
کمان شکاری
accipiter
U
مرغ شکاری
game fowl
U
مرغ شکاری
bowed
U
کمان شکاری
bows
U
کمان شکاری
Afghan Hound
U
سگ شکاری افغان
beagle
U
تازی شکاری پاکوتاه
ravens
U
شکار طعمه شکاری
chaser
U
مفتش هواپیمای شکاری
pointers
U
سگ شکاری یابنده شکار
chasers
U
مفتش هواپیمای شکاری
beagles
U
تازی شکاری پاکوتاه
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
field trial
U
مسابقه تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot
U
تفنگ شکاری دو لول
venatical
U
وابسته بشکار شکاری
venatic
U
وابسته بشکار شکاری
pointer
U
سگ شکاری یابنده شکار
huntsmen
U
مدیر تازیهای شکاری
raven
U
شکار طعمه شکاری
feral
U
حیوان شکاری وحشی
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
huntsman
U
مدیر تازیهای شکاری
accipitrine
U
ازجنس باز شکاری
marlin
U
ماهی شکاری بزرگ
bird of prey
U
مرغ شکاری گوشتخوار
basset
U
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gordon setter
U
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
goshawk
U
باز بال کوتاه شکاری
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
predaceous
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
irish wolfhound
U
سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
salmi
U
خورش باگوشت مرغ شکاری
sporterize
U
تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
sleuth hound
U
یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setter
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back
U
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod
U
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
fowling piece
U
تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fighter
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fowling piece
U
تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
saluke
U
سگ شکاری بویی تازی بویی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com