Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
iguanodon
U
سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
iguana
سوسمار درختی
[هرنوع سوسمار بزرگ]
gila monster
U
سوسمار قوی هیکل و بزرگ
herbivore
U
گیاه خوار
phytophagous
U
گیاه خوار
vegetarians
U
گیاه خوار گیاهخواری
vegetarian
U
گیاه خوار گیاهخواری
vegetarianism
U
گیاه خوار گیاهخواری
labyrinthodon
U
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
drosera
U
دروزرا گیاه حشره خوار باتلاقی
it is of frequent
U
بسیار دیده میشود
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
macrocyte
U
لبه هاگ بزرگ گیاه
annunciator
U
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
visuals
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
phosphene
U
حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
fog dog
U
روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
this word occurs in gulistan p
U
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
it occurs in nature as a gas
U
در طبیعت بشکل گاز یافت میشود
dual
U
دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
many
U
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
keloid or cheloid
U
یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
aries
U
برج حمل که بشکل قوچی تصویر میشود
addax
U
یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
rill erosion
U
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
virus
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
viruses
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
certificate of damage
U
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
postscripts
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
usurer
U
سود خوار- تنزیل خوار
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
caps
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
fractal
<adv.>
<noun>
O
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
microprocessors
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
microprocessor
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
wormed
U
سوسمار
worms
U
سوسمار
worm
U
سوسمار
crocodiles
U
سوسمار
lacerta
U
سوسمار
saurian
U
سوسمار
lacertae
U
سوسمار
crocodile
U
سوسمار
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
lizards
U
سوسمار بزمجه
lizard
U
سوسمار بزمجه
newt
U
سوسمار ابی
newts
U
سوسمار ابی
crocodiles
U
پوست سوسمار
crocodile
U
پوست سوسمار
Novell
U
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
background
U
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds
U
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
postnasal
U
فلش پشت سوراخ بینی سوسمار
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
zoolite
U
سنگواره
fossils
U
سنگواره
lithic
U
سنگواره
fossil
U
سنگواره
ichnolite
U
سنگواره جای پا
stone lily
U
سنگواره سوسنیان
echinite
U
سنگواره خارپوشت
subfossil
U
نیمه سنگواره
reliquix
U
باقیماندههای سنگواره
fossilogy
U
سنگواره شناسی
paleontography
U
شرح سنگواره ها
fossilist
U
سنگواره شناس
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
NetBEUI
U
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
encrinite
U
سنگواره خارپوست سوسنی
paleobotany
U
سنگواره شناسی گیاهی
virtual
U
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
A prehistoric fossil.
U
یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
fossilize
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
index fossil
U
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
fossilised
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilizing
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilises
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilizes
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
orohippus
U
سنگواره چارپایی که اسب رازاده ان میدانند
fossilising
U
در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
now
U
اکنون
at present
U
اکنون
at the moment
U
اکنون
at present
U
اکنون
at the present moment
U
اکنون
for the present
U
اکنون
present
U
اکنون
presenting
U
اکنون
presents
U
اکنون
presented
U
اکنون
ichnite
U
سنگواره جای پا اثر پای فسیل شده
not now or ever
U
نه اکنون و نه در آینده
now f.it
U
اکنون دیگراغازکنیم
the present and the past
U
اکنون و گذشته
cubes
U
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cube
U
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
it is quite another story now
U
اوضاع اکنون دگرگون
he is now at rest
U
اکنون اسوده است
i am busy at the moment
U
اکنون کار دارم
You are free to go now.
U
اکنون آزادید بروید.
We just received word that . . .
U
هم اکنون اطلاع رسید که …
here
U
در این موقع اکنون
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
i now know the v of exercise
U
اکنون قدر ورزش را میفهمم
they sing small now
U
اکنون دیگر صداشان در نمیاید
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
at this time
<adv.>
U
درحال حاضر
[عجالتا]
[اکنون ]
[فعلا]
present work
U
عملیاتی که اکنون انجام شده است
I never saw anything like it.
U
من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
at this stage
<adv.>
U
درحال حاضر
[عجالتا]
[اکنون ]
[فعلا]
guilders
U
نام سکه زرهلندی که اکنون درکارنیست
guilder
U
نام سکه زرهلندی که اکنون درکارنیست
we are now quits
U
اکنون با هم برابر شدیم دیگرحسابی نداریم
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
The plan is now in action ( underway ) .
U
طرح اکنون بمرحله عمل درآمده است
koh i noor
U
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
low-down
U
خوار
low down
U
خوار
despicable
U
خوار
lowliest
U
خوار
lowly
U
خوار
groveling
U
خوار
lowlier
U
خوار
contemptible
U
خوار
grovelling
U
خوار
wretches
U
خوار
wretch
U
خوار
crest fallen
U
خوار
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
scavenger
U
گندیده خوار
malleable
U
چکش خوار
food dtufe stuff
U
خوار و بار
herbivorous
U
علف خوار
insectivorous
U
حشره خوار
scavengers
U
گندیده خوار
beneficiary
U
وفیفه خوار
reproach
U
خوار کردن
contemn
U
خوار شمردن
scatophagous
U
کثافت خوار
despised
U
خوار شمردن
zoophagous
U
جانور خوار
stercovorous
U
کثافت خوار
scatophagous
U
سرگین خوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com