Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
earth
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
Other Matches
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
ground water
U
اب زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
subterranean
U
زیرزمینی
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
cellar
U
زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
kobold
U
غول زیرزمینی
mattamore
U
انبار زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
ground water
U
ابهای زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
grotto
U
غار زیرزمینی
underground mine
U
معدم زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros
U
راه آهن زیرزمینی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
magazine space
U
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culvert
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
culverts
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
junction well
U
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
broaching
U
سوراخ کن
orifice
U
سوراخ
columbarium
U
سوراخ
eyelets
U
سوراخ
eyelet
U
سوراخ
alveolar
U
سوراخ سوراخ
cribriform
U
سوراخ سوراخ
abroach
U
سوراخ
foraminated
U
سوراخ سوراخ
broached
U
سوراخ کن
broaches
U
سوراخ کن
leak
U
سوراخ
awl
U
سوراخ کن
broacher
U
سوراخ کن
lace
U
پر از سوراخ
laces
U
پر از سوراخ
broach
U
سوراخ کن
foraminiferous
U
سوراخ سوراخ
leaked
U
سوراخ
leaks
U
سوراخ
pecker
U
سوراخ کن
boring
U
سوراخ
loops
U
سوراخ
orifices
U
سوراخ
holed
U
سوراخ
finger hole
U
سوراخ
fenestra
U
سوراخ
edge perforated
U
لب سوراخ
looped
U
سوراخ
loop
U
سوراخ
tapping
U
سوراخ
tapped
U
سوراخ
tap
U
سوراخ
drill hole
U
سوراخ
hole
U
سوراخ
foramen
U
سوراخ
holes
U
سوراخ
boreholes
U
سوراخ
waterhole
U
سوراخ
outage
U
سوراخ
puncture
U
سوراخ
outages
U
سوراخ
perforation
U
سوراخ
punctulate
U
سوراخ سوراخ
meshing
U
سوراخ
pumiceous
U
سوراخ سوراخ
pitting
U
سوراخ سوراخ
pinking
U
سوراخ
pigenhole
U
سوراخ
punctured
U
سوراخ
openings
U
سوراخ
opening
U
سوراخ
waterholes
U
سوراخ
borehole
U
سوراخ
puncturing
U
سوراخ
punctures
U
سوراخ
overture
U
سوراخ
overtures
U
سوراخ
thirl
U
سوراخ
taphole
U
سوراخ
piercer
U
سوراخ کن
holing
U
سوراخ
mure
U
سوراخ
punched
U
سوراخ کن
punches
U
سوراخ کن
meshes
U
سوراخ
imperforate
U
بی سوراخ
mesh
U
سوراخ
slot
U
سوراخ
slots
U
سوراخ
peep hole
U
سوراخ
slotting
U
سوراخ
perforator
U
سوراخ کن
spy hole
U
سوراخ
pertusion
U
سوراخ
punch
U
سوراخ کن
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
perforated
U
سوراخ شده
perforated
U
سوراخ دار
foxholes
U
سوراخ روباه
foxhole
U
سوراخ روباه
pitted
U
سوراخ سوراخ چاله چاله
Every nook and corner.
U
هر سوراخ سنبه ای
impenetrable
U
سوراخ نشدنی
pore
U
سوراخ ریز
ventage
U
سوراخ باد
weak square
U
حفره سوراخ
zero punch
U
سوراخ صفر
deep hole boring
U
سوراخ عمیق
bores
U
قطر یک سوراخ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com