Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
andiron
U
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The party was latched on to him. He was saddled with the party.
U
میهمانی را بگردنش گذاشتند ( ترغیب یا وادار شد )
basic
U
پایهای
fundamental
U
پایهای
basics
U
پایهای
buttress dam
U
سد پایهای
tripod ligand
U
لیگاند سه پایهای
elementary
U
مقدماتی پایهای
platform independence
U
استقلال پایهای
piedmont
U
کوه پایهای
octal base
U
هشت پایهای
framed building
U
ساختمان تیر پایهای
grade
U
در پایهای قرار گرفتن
grades
U
در پایهای قرار گرفتن
stylobate
U
پایهای که زیرچند ستون باشد
tail boom
U
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
basilar
U
پایهای واقع شده در پایین
octal glass type tube
U
لامپ الکترونی هشت پایهای
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
Xerox Network System
U
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
radiator
U
بخاری
heaters
U
بخاری
chimneys
U
بخاری
chimney
U
بخاری
stove
U
بخاری
halituous
U
بخاری
gaseous
U
بخاری
stoves
U
بخاری
heater
U
بخاری
radiators
U
بخاری
steam lance
U
یخ اب کن بخاری
XNS
U
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
chimney piece
U
پیش بخاری
chimney
U
بخاری دیواری
chimneys
U
بخاری دیواری
andiron
U
پیش بخاری
soot
U
دوده بخاری
fireside
U
پای بخاری
firesides
U
پای بخاری
chimney breasts
U
سینه بخاری
grate
U
بخاری تو دیواری
radiator
U
خنک کن بخاری
radiators
U
خنک کن بخاری
mantelpiece
U
نمای بخاری
grate
U
بخاری پنجرهای
fireplace
U
بخاری منقل
mantelpieces
U
نمای بخاری
grates
U
بخاری تو دیواری
fireplaces
U
بخاری منقل
mantlepieces
U
نمای بخاری
chimney breast
U
سینه بخاری
grated
U
بخاری پنجرهای
fender
U
پیش بخاری
grated
U
بخاری تو دیواری
poker
U
سیخ بخاری
pokers
U
سیخ بخاری
steam hammer
U
چکش بخاری
steam brake
U
ترمز بخاری
fire-irons
U
لوازم بخاری
mantel board
U
در بالای بخاری
interior heater
U
بخاری اتومبیل
steam pile driver
U
دنگ بخاری
steam pile driver
U
شمعکوب بخاری
vapoury
U
بخاری بخارمانند
turn cap
U
خفه کن بخاری
tun
U
لوله بخاری
stovepipe
U
لوله بخاری
stoker
U
سیخ بخاری
steamship
U
کشتی بخاری
electric heater
U
بخاری برقی
chimneypiece
U
گچ بری بخاری
fire screen
U
پنجره بخاری
fire guard
U
پیش بخاری
grates
U
بخاری پنجرهای
fire side
U
پای بخاری
chimneypiece
U
نمای بخاری
fire side
U
بخاری دیواری
fire place
U
بخاری دیواری
inglenook
U
گوشه لوله بخاری
kitchener
U
بخاری خوراک پزی
battery steamer
U
کوره باتری بخاری
wood stove
U
بخاری هیزمی یا چوبی
abat vent
U
کلاهک دودکش بخاری
chimney-back
U
صفحه پشت بخاری
ingle-nook
U
[گوشه لوله بخاری]
hearth rug
U
قالیچه پیش بخاری
steam shovel
U
خاک انداز بخاری
franklin stove
U
بخاری اختراعی فرانکلین
louver
U
فانوس دودکش بخاری
mantel
U
طاقچه بالا بخاری
mantlepieces
U
گچ بری دور بخاری
mantel piece
U
گچبری دور بخاری
mantelpieces
U
گچ بری دور بخاری
mantelpieces
U
طاقچه بالا بخاری
firescreen
U
سپر جلو بخاری
chimney piece
U
ارایش روی بخاری
mantelpiece
U
گچ بری دور بخاری
fire irons
U
لوازم پای بخاری
mantelpiece
U
طاقچه بالا بخاری
firedog
U
سه پایه پیش بخاری
fireguard
U
سپر جلو بخاری
fireguards
U
سپر جلو بخاری
mantlepieces
U
طاقچه بالا بخاری
louvers
U
فانوس دودکش بخاری
louvre
U
فانوس دودکش بخاری
capital
U
سرستون سرلوله بخاری
heater
U
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
U
بخاری دستگاه تولید گرما
inhalator
U
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
yacht
O
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
chimney-mantle
U
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
yachts
U
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
U
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
steamboat
U
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
poked
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poke
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
overmantel
U
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
chimney sweeper
U
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
poking
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney-corner
U
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
space heater
U
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
pokes
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
SX
U
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
steeplejack
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
chimney sweeps
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat
U
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing
U
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
back pressure turbine
U
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
waterfronts
U
اب کنار
besides
U
کنار
edges
U
: کنار
away
U
کنار
edge
U
: کنار
apart
U
کنار
rims
U
کنار
ex-
U
کنار
rim
U
کنار
brink
U
کنار
ex
U
کنار
waterfront
U
اب کنار
on shore
U
بر کنار
lotuses
U
کنار
bourne
U
کنار
lotos
U
کنار
side aisle
U
کنار
lote
U
کنار
limit
U
کنار
list
U
کنار
bordering
U
کنار
bordered
U
کنار
border line
U
خط کنار
lotus
U
کنار
verge
U
کنار
verges
U
کنار
lip
U
کنار
abutment
U
کنار
along side
U
در کنار
along side
U
تا کنار
marginate
U
کنار
border
U
کنار
recesses
U
کنار
margin
U
کنار
recess
U
کنار
brims
U
کنار
brimmed
U
کنار
marge
U
کنار
brim
U
کنار
margins
U
کنار
brimming
U
کنار
off
U
از کنار
banks
U
کنار
bank
U
کنار
rand
U
کنار
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
Joking aside.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
lote
U
درخت کنار
sideline
U
خط کنار زمین
sheer
U
کنار رفتن
bow out
U
کنار کشیدن
sides
U
سمت کنار
bedside
U
کنار بستر
receded
U
کنار کشیدن
seacoast
U
دریا کنار
lotos
U
درخت کنار
to lay aside
U
کنار گذاشتن
Stand asid . step aside .
U
کنار بایست
lotus
U
درخت کنار
by the window
U
کنار پنجره
by
U
نزدیک کنار
deposits
U
کنار گذاشتن
to leave off
U
کنار گذاشتن
deposit
U
کنار گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com