English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
triparite U سه نسخهای سه جانبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tripartite pact U قرارداد سه جانبه میثاق سه جانبه
duplicated U دو نسخهای
tripartite U سه نسخهای
duplicating U دو نسخهای
duplicates U دو نسخهای
duplicate U دو نسخهای
triplicate U سه نسخهای
duplicates U دو نسخهای کردن
indenture U سند دو نسخهای
duplicating U دو نسخهای کردن
duplicate U دو نسخهای کردن
duplicated U دو نسخهای کردن
truebasic U نسخهای از زبان BASIC
indenture U : سند دو نسخهای دوتاسازی
serial right U حق چاپ نسخهای بدفعات
pl/c U نسخهای از زبان برنامه نویسی I/PL
watfor U FORTRAN Waterloo نسخهای از فرترن
unilateral U یک جانبه
unilaterally U یک جانبه
ex parte U یک جانبه
partite U جانبه
trilateral U سه جانبه
one legged U یک جانبه
bilateral U دو جانبه
one-way U یک جانبه
one way U یک جانبه
tripartite U سه جانبه
reciprocal U دو جانبه
mutual U دو جانبه
blind transportation U ارسال یک جانبه
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unilateral agreement U توافق یک جانبه
dual agent U عامل دو جانبه
synchronous converter U تبدیلگر دو جانبه
tripartite pact U پیمان سه جانبه
reciprocal agreement U توافق دو جانبه
reciprocal agreement U قرارداد دو جانبه
unilateral declaration U بیانیه یک جانبه
bilateral monopoly U انحصار دو جانبه
unilateral U یک جانبه تک سویه
multilateral U چند جانبه
unilaterally U یک جانبه تک سویه
unilateral agreement U قرارداد یک جانبه
one sided U یک جانبه مغرضانه
quadrilateral U چهار جانبه
quadrilaterals U چهار جانبه
wall-to-wall U همه جانبه
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
widespread U همه جانبه
total war U جنگ همه جانبه
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
quadruple pact U پیمان چهار جانبه
quadruple pact U میثاق چهار جانبه
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
trusted U انحصارات چند جانبه
trust U انحصارات چند جانبه
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
trusts U انحصارات چند جانبه
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
mutilateral agreement U موافقت چند جانبه
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
duopoly U انحصار دو جانبه فروش
bilateral treaty U معاهده یا معاهدات دو جانبه
duopsony U انحصار دو جانبه خرید
multilateral trade U تجارت چند جانبه
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
oligopsony U انحصار چند جانبه خرید
imperfect oligopoly U انحصار چند جانبه ناقص
collusive oligopoly U انحصار چند جانبه سازشکارانه
mutual exclusion U ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
siege mentality U دشمن پنداری همه جانبه
complete oligopoly U انحصار چند جانبه کامل
extensive cultivation U توسعه همه جانبه کشت وکار
bilateral infrastructure U سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
res inter alios U debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com