Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
partial
U
بخشی قسمتی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
Other Matches
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
triplex
U
سه قسمتی
triploidy
U
سه قسمتی
partite
U
قسمتی
portion
U
قسمتی
portions
U
قسمتی
esprit de corps
U
روحیه قسمتی
esprit de corps
U
حمیت قسمتی
another guess
U
قسمتی دیگر
pate
U
سر یا قسمتی از سرانسان
spirit de corps
U
روحیه قسمتی
sector
U
قسمتی ازجبهه
spiriting
U
حمیت قسمتی
spirit
U
حمیت قسمتی
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
spirit de corps
U
حمیت قسمتی
sectors
U
قسمتی ازجبهه
tripartition
U
سه قسمتی کردن
split second
U
قسمتی از ثانیه
flat
U
قسمتی از یک عمارت
leg
U
قسمتی از مسابقه
legs
U
قسمتی از مسابقه
plank
U
قسمتی ازبرنامه
esprit
U
حمیت قسمتی
flattest
U
قسمتی از یک عمارت
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
section charge
U
خرج چند قسمتی
striking out pleading
U
حذف قسمتی از مدافعات
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
lobotomies
U
برش قسمتی از مغز
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
lobotomy
U
برش قسمتی از مغز
aliquot part charge
U
خرج چند قسمتی
fractions
U
کسر درصدی از قسمتی از
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
helmeted
U
دارای قسمتی که مانندخودباشد
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
rebate
U
پرداخت قسمتی از بدهی
rebates
U
پرداخت قسمتی از بدهی
expansion joint
U
اتصال چند قسمتی
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
zapping
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
hash mark
U
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
freeboard
U
قسمتی از قایق که بیرون اب است
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
aliquot propelling charge
U
خرج پرتاب چند قسمتی
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
barons
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
neck
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
baron
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
pneumonectomy
U
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
saddleback
U
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
flush
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
lectionary
U
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
fat bits
U
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
tail skid
U
قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
open ice
U
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
dairies
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
crop
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cymric
U
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
flushes
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
alethiology
U
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
table flap
U
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
cropped
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
faubourg
U
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
paleocene
U
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
gastrectomy
U
عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
wrist
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
almonry
U
[قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
baying
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprint
U
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
bayed
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
slab
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
wrists
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
slabs
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bay
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
descender
U
قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
dower
U
قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
entablature
U
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
skips
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
scrap
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata
U
تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
scraps
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
headstock
U
قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
parishes
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
back order
U
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
footprints
U
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
skipped
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
leg side
U
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
parish
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
main yard
U
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
skip
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
pokes
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
beaver
U
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
warhead
U
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
appendixes
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
poked
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
beavers
U
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
warheads
U
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
targum
U
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
vacuity
U
قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
appendix
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
Please let me take a share in the expenses.
U
اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
nose piece
U
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
outwork
U
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
but for income
U
قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
daisy ham
U
قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
land tie
U
تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
footing
U
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
ullage
U
قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
hypotrachelion
[um]
U
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
burner compartment
U
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
aprons
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lofts
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
metencephalon
U
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
herpetology
U
قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
bundling
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aeromedicine
U
قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
loft
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
virtual inertia
U
قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
dentil-band
U
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ionosphere
U
قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
distances
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
legs
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ragged
U
قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
spooling
U
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
leg
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
appropriation
U
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
heterosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
capital levy
U
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
yoke
U
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
breaker line
U
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
reentry vehicle
U
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
parochial
U
بخشی
sextet
U
شش بخشی
sectorial
U
بخشی
portion
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
ninefold
U
نه بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
divisor
U
بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
triarchy
U
سه بخشی
portions
U
بخشی
bisection
U
دو بخشی
sectoral
U
بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
as part of
U
بخشی از
partial
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
triplet
U
سه بخشی
fraction
U
بخشی از
Centigrade
U
صد بخشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com