English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
treble our casualties U سه برابر تلفات ما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
loss U تلفات
mortality U تلفات
total loss U تلفات کل
victims U تلفات
victim U تلفات
fatality U تلفات
losses U تلفات
fatalities U تلفات
casualties U تلفات
casualty U تلفات
battle casualty U تلفات جنگی
the losses of the army U تلفات ارتش
casualty U تلفات و ضایعات
lethal area U منطقه تلفات
insulation power factor U زاویه ی تلفات
corona losses U تلفات کورونا
kill factor U ضریب تلفات
loss U تلفات ضایعات
casualty radius U شعاع تلفات
total losses U کل تلفات ابی
low loss coil U بوبین با تلفات کم
suffers U تلفات دیدن
suffered U تلفات دیدن
tip loss U تلفات نوک
suffer U تلفات دیدن
magnetic hystersis loss U تلفات هیسترزیس
low loss construction U ساختمان کم تلفات
mass casualties U تلفات زیاد
mortality factor U ضریب تلفات
casualties U تلفات و ضایعات
low loss cable U کابل با تلفات کم
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
interphase transformer loss U تلفات پیچک صنعتی
kill probability U احتمال واردکردن تلفات
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
mass casualties U تلفات و ضایعات شدید
low loss capacitor U خازن با تلفات دی الکتریک کم
loss replacement U جایگزینی تلفات و ضایعات
no load loss U تلف یا تلفات بی باری
loss appraisal U قبول تلفات در جنگ
vulnerability U در معرض تلفات بودن
casualty radius U شعاع تولید تلفات
eddy current losses U تلفات جریان گردابی
absorption losses U تلفات ناشی از جذب
gear friction losses U تلفات اصطکاکی جعبه دنده
tolls U تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolling U تعداد تلفات جنگی ضایعه
casualty agent U عامل ایجاد تلفات و ضایعات
loss U تلفات جنگی ضایعات رزمی
the army lost heavily U ارتش تلفات سنگین داد
escaped water U تلفات اب هنگام بهره برداری
to take toll of any one U تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
inflict casualty U تلفات وارد کردن بدشمن
toll U تعداد تلفات جنگی ضایعه
inflict U وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted U وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicts U وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
kills U تلفات منفجر کردن از بین بردن
kill U تلفات منفجر کردن از بین بردن
inflicting U وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
dielectric loss factor meter U دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
allowance for anticipated U سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
Vistory was dearly bought . U پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
decimated U از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimating U از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimates U از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimate U از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
casualty attack U تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
loss angle U زاویه تلف زاویه تلفات
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
even <adj.> U برابر
equipollent U برابر
tenfold U ده برابر
euqal U برابر
equaled U برابر
symmetric U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
homological U برابر
sixfold U شش برابر
tripling U سه برابر
sextuple U شش برابر
triples U سه برابر
tripled U سه برابر
vs U در برابر
as much a U دو برابر
equals U برابر
two fold U دو برابر
equalling U برابر
equalled U برابر
equaling U برابر
bracketed U برابر
decuple U ده برابر
breast U برابر
threefold U سه برابر
equal U برابر
three fold U سه برابر
eq U برابر با
triple U سه برابر
one hundred times as many U صد برابر
square U برابر
ninefold U نه برابر
squared U برابر
squares U برابر
paripassu U برابر
squaring U برابر
breasts U برابر
opposite U برابر
opposites U برابر
doubled U دو برابر
tantamount U برابر
double U دو برابر
versus U در برابر
level with each other U برابر
doubled up U دو برابر
one fold U یک برابر
identical U برابر
for U در برابر
abreast U برابر
fair play U شرایط برابر
antitheses U برابر نهاده
under the same conditions U شرایطی برابر
double U اندازه دو برابر
antithesis U برابر نهاده
doubled U : دو برابر دوتا
doubled up U : دو برابر دوتا
doubled U اندازه دو برابر
doubled U دو برابر بزرگتر
doubled up U دو برابر بزرگتر
doubled up U اندازه دو برابر
doubled U دو برابر کردن
dead even U دقیقا برابر
manifold U چند برابر
doubled up U دو برابر کردن
sextuple U شش برابر کردن
sevenfold U هفت برابر
septuple U هفت برابر
senary U شش برابر ششگانه
level out U برابر کردن
leveler U برابر کننده
leveller U برابر کننده
reduplicate U دو برابر کردن
life long U برابر با یک عمر
quintuple U پنج برابر
quadraple U چهار برابر
prallelize U برابر کردن
peer to each other U برابر با یکدیگر
millionfold U یک میلون برابر
money worth U برابر پول
nip and tuck U تقریبا برابر
parallelize U برابر کردن
humbled to the dust U باخاک برابر
fivefold U پنج برابر
mustn't U برابر است با not must
EC U پیشوند برابر با ex-
against payment U در برابر پول
water resistant U مقاوم در برابر اب
anti thesis U برابر نهاد
triply U بطور سه برابر
triplex U سه برابر کردن
triple precision U دقت سه برابر
triple precision U با دقت سه برابر
trebly U بطور سه برابر
ge U بزرگتر از یا برابر با
doubler U دو برابر کننده
eight fold U هشت برابر
equality gate U برابر سازی
equalze U برابر کننده
eualize U برابر کردن
octuple U هشت برابر
parallelled U برابر خط موازی
peered U برابر بودن با
peering U برابر بودن با
equivalent U برابر مشابه
equivalents U برابر مشابه
plain U صاف برابر
equaled U برابر مساوی
parallels U برابر خط موازی
equaling U برابر مساوی
parallelling U برابر خط موازی
equalled U برابر مساوی
counterweights U وزنه برابر
equalling U برابر مساوی
equals U برابر مساوی
paralleling U برابر خط موازی
peer U برابر بودن با
counterweight U وزنه برابر
par U برابر کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com