Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
finch
U
سهره وانواع ان خانواده سهره
finches
U
سهره وانواع ان خانواده سهره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
siskin
U
سهره
bullfinch
U
سهره
goldfinch
U
سهره
bullfinches
U
سهره
aberdevine
U
سهره اروپایی
indigo bird
U
سهره نیلی
indigo bunting
U
سهره نیلی
yellowhammer
U
سهره اروپایی
linnet
U
سهره خانگی
brambling
U
سهره کوهی
burion
U
سهره خانگی
towhee
U
سهره امریکایی
greenfinch
U
سهره اروپایی
cardinal bird
U
سهره کاکل قرمزامریکایی
junco
U
سهره امریکای شمالی
fringilline
U
وابسته بخانواده سهره سهرهای
red siskin
U
سهره سرخ رنگ امریکایی
cardinal
U
سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinals
U
سهره کاکل قرمز امریکایی
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
haw finch
U
سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
serin
U
سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
indigo bird
U
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hawfinch
U
سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
homo
U
جانورانی که انسان وانواع میمون ها نیز جزو ان بشمارمیروند
rule the roost
<idiom>
U
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
menage
U
خانواده
wife
U
خانواده
clan
U
خانواده
clans
U
خانواده
gens
U
خانواده
family
U
خانواده
families
U
خانواده
households
U
خانواده
household
U
خانواده
ilk
U
خانواده
gas family
U
خانواده گاز
culicidae
U
خانواده پشه
culex
U
خانواده پشه
crustaceous
U
خانواده خرچنگ
crustacea
U
خانواده خرچنگ
cruciferae
U
خانواده چلیپاییان
conjugal family
U
خانواده زن و شوهری
ecomania
U
بیزاری از خانواده
consanguine family
U
خانواده هم خون
family therapy
U
خانواده درمانی
family structure
U
ساخت خانواده
family of computers
U
خانواده کامپیوترها
extended family
U
خانواده گسترده
family law
U
حقوق خانواده
matronymic family
U
خانواده مادرنامی
family expenditure
U
هزینه خانواده
font family
U
خانواده فونت
family budget
U
بودجه خانواده
goodman
U
بزرگ خانواده
type font
U
خانواده حروف
zinnia
U
خانواده گل اهاری
bring home the bacon
<idiom>
U
نانآور خانواده
turnix
U
خانواده بلدرچین
turnicidae
U
خانواده بلدرچین
home visit
U
بازدید خانواده
lanthanide series
U
خانواده لانتانیدها
member of a family
U
عضو خانواده
motorola 000 family
U
خانواده موتورولا
mustelidea
U
خانواده سمور
patriarchate
U
ریاست خانواده
patronymic family
U
خانواده پدرنامی
penates
U
خدایان خانواده
schizogenic family
U
خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik
U
رئیس خانواده
subfamily
U
خانواده فرعی
the girls
U
دخترهای یک خانواده
to maintain one's family
U
خانواده خود را
nuclear families
U
خانواده هستهای
paterfamilias
U
بزرگ خانواده
royalty
U
از خانواده سلطنتی
royalties
U
از خانواده سلطنتی
family planning
U
تنظیم خانواده
horseflesh
U
خانواده اسب
accipitres
U
خانواده لاشخوران
sheikh
U
رئیس خانواده
matriarchs
U
رئیسه خانواده
crustacean
U
خانواده خرچنگ
familial
U
مربوط به خانواده
nuclear family
U
خانواده هستهای
broken homes
U
خانواده گسیخته
broken home
U
خانواده گسیخته
patriarch
U
رئیس خانواده
patriarchs
U
رئیس خانواده
crustaceans
U
خانواده خرچنگ
strips
U
موسس خانواده
paterfamilias
U
سالار خانواده
actinide series
U
خانواده اکتینیدها
apiaceae
U
خانواده چتریان
batrachia
U
خانواده غوکان
nations
U
خانواده طایفه
nation
U
خانواده طایفه
circuit family
U
خانواده مداری
citrus
U
خانواده مرکبات
family doctors
U
پزشک خانواده
clannishness
U
خانواده پرستی
family doctor
U
پزشک خانواده
clansman
U
عضو خانواده
computer family
U
خانواده کامپیوتر
sheikhs
U
رئیس خانواده
arachnida
U
خانواده کارتنه
sheiks
U
رئیس خانواده
matriarch
U
رئیسه خانواده
to return to the fold
[family]
U
به خانواده خود برگشتن
mangroves
U
خانواده شاه پسند
family man
U
مرد خانواده - دوست
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
wear the pants in a family
<idiom>
U
رئیس خانواده بودن
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
born in the purpule
U
عضو خانواده سلطنتی
materfamilas
U
مادر خانواده کدبانو
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
He left his family in Europe .
U
خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
family men
U
مرد خانواده - دوست
canine
U
وابسته به خانواده سگ سگ مانند
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
urticaceous
U
وابسته به خانواده گزنه
viverrine
U
خانواده گربه زباد
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
salicaceous
U
وابسته به خانواده بید
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
napoleonic
U
وابسته به خانواده ناپلئون
family planning
U
برنامه ریزی خانواده
acarina
U
خانواده کرم جرب
patriarch
U
رئیس خانواده یا طایفه
patriarchs
U
رئیس خانواده یا طایفه
mangrove
U
خانواده شاه پسند
apiaceous
U
وابسته به خانواده چتریان
ganoidei
U
خانواده سگ ماهی مینافلسان
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
family size
U
تعداد افراد خانواده
acalephe
U
خانواده گزنه دریایی
lady beetle
U
سوسک خانواده Coccinellidae
lady bird
U
سوسک خانواده Coccinellidae
cetaceous
U
وابسته به خانواده بال
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
cycas
U
گیاه از خانواده سیکاس
gadoid
U
وابسته به خانواده ماهی روغن
clannishly
U
مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
crocodilian
U
وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
convolvulaceous
U
وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
to provide for one's family
U
خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
leguminous
U
وابسته به خانواده پروانه اسایان
santalaceous
U
وابسته به تیره یا خانواده صندل
plantagenet
U
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
tudor
U
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
habit family hierarchy
U
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
cimex
U
سرخک خانواده ساس وسرخک
A curse has been laid on the family .
U
خانواده لعنت شده یی است
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
Generosity runs in the family.
U
سخاوت دراین خانواده ارثی است
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
U
مادر بزرگمان مرد خانواده است
vestal
U
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
I am the bread winner of the family .
U
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
koala
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
ferula
U
خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
sequoia
U
سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
koalas
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
maccabees
U
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
albatross
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
one of the most respected families
U
یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
He did it for the sake of his family .
U
محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
albatrosses
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
paulownia
U
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
he is a shame to his family
U
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
pocket borough
U
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
lancastrian
U
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
There seems to be a jinx on that family.
U
به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fagaceous
U
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
ling
U
ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
Afro-
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
geometrid
U
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
flower de luce
U
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
rhythm method
U
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
Main Street
[American English]
U
کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
What does Main Street think of this policy?
U
بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
casework
U
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
transistors
U
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
homestay
U
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
transistor
U
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
oxides
U
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com