Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fortified
U
سنگربندی شده دارای استحکامات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
fortified
U
دارای استحکامات
rampart
U
دارای استحکامات کردن
vallum
U
دارای استحکامات کردن
castellate
U
دارای استحکامات کردن
fortified church
U
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
field work
U
استحکامات صحرایی استحکامات
bulwark
U
سنگربندی
bulwarks
U
سنگربندی
fortifications
U
سنگربندی
fortification
U
سنگربندی
intrenchment
U
سنگربندی
entrenchment
U
سنگربندی
circumvallation
U
سنگربندی
fortifies
U
سنگربندی کردن
circumvallation
U
سنگربندی کردن
fortifying
U
سنگربندی کردن
castle
U
سنگربندی کردن
castles
U
سنگربندی کردن
barricading
U
سنگربندی موقتی
barricade
U
سنگربندی موقتی
barricaded
U
سنگربندی موقتی
fortify
U
سنگربندی کردن
barricades
U
سنگربندی موقتی
fortifications
U
قلعه سنگربندی کردن
fortification
U
قلعه سنگربندی کردن
circumvallate
U
باسنگریابارو محصور شده سنگربندی کردن
casemate
U
استحکامات
fortification
U
استحکامات
fortifications
U
استحکامات
fieldwork
U
استحکامات
forts
U
استحکامات
rampart
U
استحکامات
work
U
استحکامات
worked
U
استحکامات
counter approach
U
استحکامات متقابله
jetties
U
استحکامات جنگی
bastions
U
سنگر و استحکامات
fortress
U
استحکامات نظامی
bastion
U
سنگر و استحکامات
jetty
U
استحکامات جنگی
rampire
U
استحکامات خاکریز
ensconce
U
استحکامات ساختن
ensconces
U
استحکامات ساختن
ensconcing
U
استحکامات ساختن
fortresses
U
استحکامات نظامی
pioneered
U
مهندس استحکامات
pioneers
U
مهندس استحکامات
vallation
U
استحکامات خندق
pioneer
U
مهندس استحکامات
fiedl fortifications
U
استحکامات صحرایی
ensconced
U
استحکامات ساختن
defense
U
دفاع کردن استحکامات
defence
U
دفاع کردن استحکامات
dug in
U
استحکامات سنگر اماده
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
defilade
U
جان پناه استحکامات تدافعی
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
sally port
U
درب اصلی قلعه یا استحکامات
vallum
U
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
flanker
U
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
barricade
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricaded
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricades
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricading
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
fort
U
سنگربندی کردن تقویت کردن
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
U
دارای بو
iodic
U
دارای ید
footy
U
دارای پا
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
three-legged
U
دارای سه پا
divan
U
دارای دوفرفیت
melodic
U
دارای ملودی
staminate
U
دارای جرثومه نر
pinnular
U
دارای بالچه
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
behind
U
دارای پس افت
febile
U
دارای حالت تب
stannous
U
دارای قلع
papillose
U
دارای برامدگی
redundant
U
دارای اطناب
deficient
U
دارای کمبود
aulait
U
دارای شیر
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
isometrics
U
دارای یک میزان
far reaching
U
دارای اثرزیاد
muciferous
U
دارای مخاط
multifid
U
دارای چندشکاف
melodious
U
دارای ملودی
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
sonant
U
دارای اهنگ
spirituous
U
دارای الکل
splashy
U
دارای ترشح
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
pinnular
U
دارای برگچه
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
feldspathic
U
دارای فلدسپار
flabby
U
دارای عضلات شل
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
pileate
U
دارای کلاهک
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
behinds
U
دارای پس افت
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
stannic
U
دارای قلع
bodily
U
دارای بدن
primipara
U
دارای یک اولاد
syntonic
U
دارای بسامدمشابه
monometallic
U
دارای یک فلز
formal
U
دارای فکر
bichrome
U
دارای دو رنگ
bicentric
U
دارای دومرکز
swell butted
U
دارای ته گنده
bigamous
U
دارای دو زن یا دو شوهر
monogamous
U
دارای یک زن یا یک شوهر
monogamous
U
دارای یک همسر
monandrous
U
دارای یک شوهر
terahenous
U
دارای 4 مادگی
splashes
U
دارای ترشح
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
splash
U
دارای ترشح
alcoholic
U
دارای الکل
alcoholics
U
دارای الکل
monoclinal
U
دارای یک شیب
entitative
U
دارای وجودخارجی
pelliculate
U
دارای پوسته
quartziferous
U
دارای در کوهی
azotic
U
دارای ازت
straight line
U
دارای خط مستقیم
low spirited
U
دارای روحیه بد
weighted
U
دارای وزن
ambivalence
U
دارای دو جنبه
low-spirited
U
دارای روحیه بد
prerogatives
U
دارای حق ویژه
salaried
U
دارای حقوق
strontic
U
دارای استرونیوم
isogenous
U
دارای یک منبع
splashing
U
دارای ترشح
petiolate
U
دارای دمگل
petiolated
U
دارای دمگل
sulfureous
U
دارای گوگرد
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
basined
U
دارای ابگیر
squib
U
دارای صدای فش فش
squibs
U
دارای صدای فش فش
prerogative
U
دارای حق ویژه
nitrous
U
دارای شوره
hectic
U
دارای تب لازم
innervate
U
دارای پی کردن
hearted
U
دارای قلب ...
prerogatived
U
دارای حق ویژه
impotent
<adj.>
U
دارای ضعف
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
energetic
U
دارای انرژی
insectile
U
دارای حشره
in defect
U
دارای کاستی
self abnegating
U
دارای کف نفس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com