English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
artiodactyl U سم شکافته
artiodactylous U سم شکافته
cloven footed U سم شکافته
cloven hoofed U سم شکافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parted U شکافته
cloven U شکافته
forked U چنگال مانند شکافته
split screen U صفحه شکافته
split-screen U صفحه شکافته
artiodactyl U دارای سم شکافته
artiodactylous U دارای سم شکافته
bifid U شکافته
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
cut in U چاک خورده شکافته
exploded view U منظره شکافته شده مدل بریده
fissidactyl U پنجه شکافته
fissiped U پنجه شکافته
fissiped U سم شکافته جانور سم شکافته
furcate U از هم شکافته
furcate U از هم شکافته شدن
laciniate U شکافته
laciniated U شکافته
labiate U دارای گلی که لبه جامش شکافته
labiate U وابسته بگیاهان لب شکافته
labiate U لب شکافته کردن لب دار کردن
labium U لب شکافته گلبرگ
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pedatifid U شکافته
reft U شکافته
surface of rupture U سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
the cow parts the hoofs U گاو سمهای شکافته دارد
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com