English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monarchic U سلطنت خواه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relatives U خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
liberalparty U حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
subkingdom U سلطنت تابع سلطنت دیگری
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
whether U خواه
if U خواه
or U خواه
ill wisher U بد خواه
ill minded U بد خواه
nolens volens U خواه و ناخواه
apologists U پوزش خواه
apologist U پوزش خواه
progressionist U ترقی خواه
invert U هم جنس خواه
progressist U ترقی خواه
progressivist U ترقی خواه
inverting U هم جنس خواه
progressive U ترقی خواه
repulican U جمهوری خواه
homosexual U همجنس خواه
homosexuals U همجنس خواه
blackmailer U باج خواه
constitutionalist U مشروطه خواه
avenger U کین خواه
appellant U پژوهش خواه
apologizer U معذرت خواه
one who appeals to the supreme court U فرجام خواه
one who asks for a loan U وام خواه
person aganist whom appeal U فرجام خواه
Republicans U جمهوری خواه
Republican U جمهوری خواه
gays U همجنس خواه
gayest U همجنس خواه
gayer U همجنس خواه
gay U همجنس خواه
blackmailers U باج خواه
halophyte U نمک خواه
votary U هوا خواه
inverts U هم جنس خواه
liberals U ازادی خواه زیاد
propitious U شفیع خیر خواه
homeopath U جور درمان خواه
progressionist U عضوحزب ترقی خواه
tribade U همجنس خواه فاعلی
homoeopaths U جور درمان خواه
appellant U فرجام خواه مستانف
homeopaths U جور درمان خواه
liberal U ازادی خواه زیاد
progressist U عضو حزب ترقی خواه
respondents U پژوهش خواه مستانف علیه
respondent U پژوهش خواه مستانف علیه
well wisher U ادم نیکخواه خیر خواه
well wishing U ادم نیکخواه خیر خواه
will heŠnill he U چه بخواهد چه نخواهد خواه ناخواه
nationalist U ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists U ازادی خواه واستقلال طلب
henchmen U هواه خواه سیاسی نوکر
henchman U هواه خواه سیاسی نوکر
the liberal party U حزب یا دسته ازادی خواه
ministerialist U هواه خواه وزارت وقت
repulican U عضو حزب جمهوری خواه
modernist U هوا خواه اصول امروزی
modernists U هوا خواه اصول امروزی
reigned U سلطنت
kingdom U سلطنت
reign U سلطنت
dominion U سلطنت
kinghood U سلطنت
king ship U سلطنت
king dom U سلطنت
sultanate U سلطنت
queenhood U سلطنت
raj U سلطنت
the u states U سلطنت
the u kingdom U سلطنت
antimonaechical U ضد سلطنت
reigin U سلطنت
sultanates U سلطنت
realms U سلطنت
realm U سلطنت
Majesty U سلطنت
Majesties U سلطنت
reigns U سلطنت
well intentioned U خوش نیت خیر خواه خیرخواهانه
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
monarchical U سلطنت طلبی
monarchize U سلطنت کردن
royalism U سلطنت طلبی
monarchize U تبدیل به سلطنت
regality U سلطنت قلمرو
regnant U سلطنت کننده
the united kingdom U سلطنت متحده
rights of throne U حقوق سلطنت
reigns U سلطنت کردن
royalists U طرفدار سلطنت
antimonaechical U مخالف سلطنت
reigned U سلطنت کردن
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
regencies U نیابت سلطنت
regency U نیابت سلطنت
constitutional monarchy U سلطنت مشروطه
constitutional monarchies U سلطنت مشروطه
decrown U خلع از سلطنت
reign U سلطنت کردن
royalist U طرفدار سلطنت
monarchists U سلطنت طلب
kingship U مقام سلطنت
monarchist U سلطنت طلب
royalists U سلطنت طلب
royalist U سلطنت طلب
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
reigned U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethrone U از سلطنت خلع کردن
reigin U جکومت سلطنت کردن
reign U سلطنت یاحکمرانی کردن
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
Achaemenid U دوره سلطنت هخامنشیان
reigns U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethroned U از سلطنت خلع کردن
dethrones U از سلطنت خلع کردن
monarchism U اصول سلطنت مستقل
absolutism U سیستم سلطنت استبدادی
dethroning U از سلطنت خلع کردن
regina U ملکه سلطنت کننده
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
legitimism U هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
monarchic U مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
enthroning U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrone U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroned U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
legitimist U هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
lese majeste U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majesty U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
Jacobean U مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
sovereignty U پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com