Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
classic armes
U
سلاحهای کلاسیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
small arms
U
سلاحهای سبک
small arms
U
سلاحهای کالیبر کوچک
classical
U
کلاسیک
classics
U
کلاسیک
classic
U
کلاسیک
classical system
U
دستگاه کلاسیک
classical psychoanalysis
U
روانکاوی کلاسیک
orthodox school
U
مکتب کلاسیک
pseudoclassic
U
شبه کلاسیک
pseudoclassic
U
کلاسیک کاذب
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
classical variation
U
واریاسیون کلاسیک
classic war
U
جنگ کلاسیک
academic assault
U
یورش کلاسیک
classical theory
U
نظریه کلاسیک
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
liberal school
U
مکتب اقتصادی کلاسیک
classical economics
U
علم اقتصاد کلاسیک
classical mechanics
U
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
classical economics
U
مکتب کلاسیک در اقتصاد
classical conditioning
U
شرطی سازی کلاسیک
classical bononi defence
U
دفاع بنونی کلاسیک
husk
U
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
postclassical
U
مربوط به دوره بعد از کلاسیک
kata
U
فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
composer
U
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
lion
U
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
antefixum
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefix
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
hypotrachelion
[um]
U
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
abuse
U
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
radical economists
U
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
geison
U
[سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
Lous quatorze
U
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Hiberno-romanesque
U
[سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
encarpus
U
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
egg-and-dart
U
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
classical economics
U
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
Free style
U
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
bay-leaf
U
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
traditional economists
U
اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
Ionic Order
U
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com