Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peaty
U
دارای زغال سنگ نارس مانندزغال نارس
unbowed
U
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded
U
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
jejune
U
نارس
sophomoric
U
نارس
in the gristle
U
نارس
raw
U
نارس
premature
U
نارس
immature
U
نارس
unripe
U
نارس
grcen wine
U
شراب نارس
immaturely
U
بطور نارس
nubbin
U
میوه نارس
embryonic
U
نارس اولیه
undersocialized
U
نارس اجتماعی
immature
U
نارس نارسیده
abort
U
نارس ماندن
greenest
U
ترو تازه نارس
green
U
ترو تازه نارس
peat
U
ذغال سنگ نارس
peat
U
زغالسنگ نارس خاک نباتی
hematoblast
U
گویچه قرمز نارس خون
aborts
U
سقط کردن نارس ماندن
aborting
U
سقط کردن نارس ماندن
aborted
U
سقط کردن نارس ماندن
turf
U
ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
green corn
U
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
vegetable colic
U
قولنجی که از خوردن میوه نارس دست میدهد
look before your leap
U
گز نکرده
grubs
U
نوزاد
grubbed
U
نوزاد
babies
U
نوزاد
grub
U
نوزاد
infant
U
نوزاد
baby
U
نوزاد
chick
U
نوزاد
babes
U
نوزاد
neonate
U
نوزاد
bambino
U
نوزاد
new born
U
نوزاد
newborn
U
نوزاد
babe
U
نوزاد
untravelled
U
سفر نکرده
rudimental
U
رشد نکرده
niet le fait
U
او نکرده است
indigested
U
فکر نکرده
unkempt
U
شانه نکرده
sole
U
ازدواج نکرده
unsight
U
امتحان نکرده
soles
U
ازدواج نکرده
single
U
ازدواج نکرده
abortive
<adj.>
رشد نکرده
upgrowth
U
تکامل
evolution
U
تکامل
altricial
U
نوزاد زودرس
Take care of the infant.
U
از نوزاد توجه کن
infant industry
U
صنعت نوزاد
fries
U
حیوان نوزاد
fry
U
حیوان نوزاد
frying
U
حیوان نوزاد
daughter chain
U
زنجیر نوزاد
frass
U
گه کرم نوزاد
grandbaby
U
نوه نوزاد
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
unused
U
عادت نکرده بکارنبرده
dud
U
گلوله عمل نکرده
development
U
تکامل یافتن
evolutionist
U
تکامل گرا
to develop
U
تکامل یافتن
self enrichment
U
تکامل نفس
social evolution
U
تکامل اجتماعی
developments
U
تکامل یافتن
phylogeny
U
تکامل نژادی
evolution
U
تکامل تدریجی
mature economy
U
تکامل یافته
evolutionism
U
تکامل گرایی
full-fledged
U
تکامل یافته
evolutionism
U
اعتقاد به تکامل
full fledged
U
تکامل یافته
delelopment
U
تکامل تدریجی
larvae
U
نوزاد حشره لیسه
slinks
U
نوزاد زود رس لاغر
The baby is there months old .
U
نوزاد سه ماهه است
slinking
U
نوزاد زود رس لاغر
flyblow
U
نوزاد حشرات ومگس
larva
U
نوزاد حشره لیسه
layette
U
پوشاک طفل نوزاد
layettes
U
پوشاک طفل نوزاد
slink
U
نوزاد زود رس لاغر
The baby is restless.
U
نوزاد بی تابی می کند
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
unfledged
U
پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
order form
U
نمونه سفارش نامه پر نکرده
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
gear blank
U
چرخ دنده کار نکرده
he is not quite rested
U
خوب رفع خستگی نکرده
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
You haven't changed.
U
تو هیچ تغییر نکرده ای
[رفتار]
.
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
dwarf dud
U
بمب اتمی عمل نکرده
recapitulations
U
تکراردوره سیر تکامل
recapitulation
U
تکراردوره سیر تکامل
oogenesis
U
تشکیل و تکامل تخم
transmutation
U
قلب ماهیت تکامل
evolution
U
تحول تکامل تدریجی
mature soil
U
خاک تکامل یافته
evolutionally
U
از روی قوائد تکامل
cosmogeny
U
پیدایش و تکامل گیتی
cosmism
U
فلسفه تکامل گیتی
phylogenetic
U
وابسته به تکامل نژادی
phylogenic
U
وابسته به تکامل نژادی
biogenesis
U
سیر تکامل زندگی
phytogeny
U
پیدایش و تکامل گیاه
completion
U
نقط ه تکامل چیزی
phytogenesis
U
پیدایش و تکامل گیاه
hatchling
U
جانور تازه متولد نوزاد
acheilia
U
فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
The baby spat out the pI'll.
U
نوزاد قرص را تف کرد بیرون
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
Nobody was late except me .
U
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropogenesis
U
مبحث پیدایش و تکامل بشر
evolutionism
U
اصول ترقی و تکامل تدریجی
macroevoluyion
U
تحولات عظیم سیر تکامل
The baby was kicking and scraming .
U
نوزاد لگه می انداخت وفریاد می کشید
to sleep like a baby
<idiom>
U
مثل نوزاد راحت و بی دغدغه خوابیدن
Nothing has changed there.
U
آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
Brit
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
paedogenesis
U
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
cankerworm
U
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
Brits
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
slinks
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
littleneck clam
U
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
glottochronology
U
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
It's pretty hard to be in a bad mood around a fivemonth old baby.
U
ناراحت بودن در کنار یک نوزاد پنج ماهه کار سختی است.
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to
U
تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
seral
U
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
lager
U
ابجو نارس ابجو کم الکل
lagers
U
ابجو نارس ابجو کم الکل
lotus
U
[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
biogenesis
U
تکامل حیات پیدایش حیات
bomb reconnaissance
U
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
revisionism
U
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com