Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
white
U
سفیدی
whiter
U
سفیدی
whitest
U
سفیدی
candour
U
سفیدی
argent
U
سفیدی
blankness
U
سفیدی
candor
U
سفیدی
chalkiness
U
سفیدی
silveriness
U
سفیدی
whiteness
U
سفیدی
whithness
U
سفیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acquittal
U
رو سفیدی
blank
U
سفید سفیدی
watcheye
U
سفیدی چشم
alphosis
U
سفیدی جلد
albinism
U
سفیدی پوست
albescent
U
مایل به سفیدی
impudence
U
چشم سفیدی
blankest
U
سفید سفیدی
acquittals
U
برائت ذمه رو سفیدی
river
U
سفیدی بین خطوط
gray
U
روبه سفیدی رونده
rivers
U
سفیدی بین خطوط
ice blink
U
سفیدی افق از انعکاس دریا
wall eye
U
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
snow goose
U
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
snow geese
U
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
white line
U
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
gaiters
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
gaiter
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
lime light
U
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
You name it , weve got it.
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
You name it . Everything under the sun .
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
havelock
U
روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
slip sheet
U
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
hereford
U
نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com