English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sail U سفر دریایی رااغاز کردن
sailed U سفر دریایی رااغاز کردن
sailings U سفر دریایی رااغاز کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
pirated U دزدی دریایی کردن
pirate U دزدی دریایی کردن
pirates U دزدی دریایی کردن
pirating U دزدی دریایی کردن
sea bathing U ابتنی دریایی کردن
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U منگوله دار کردن گره دریایی
roved U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
knots U منگوله دار کردن گره دریایی
rove U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
roves U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
marlinspike U چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
porpoise U خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
porpoises U خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
pelagian U دریایی
marine U دریایی
saltier U دریایی
naval U دریایی
saltiest U دریایی
sharks U سگ دریایی
nautical U دریایی
shark U سگ دریایی
sea U دریایی
sea born U دریایی
salty U دریایی
maritime U دریایی
marines U دریایی
sea pier U سد دریایی
seas U دریایی
dogfish U سگ دریایی
benthic U ته دریایی
thalassic U دریایی
thalaesic U دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
lantern U چراغ دریایی
porpoise U گراز دریایی
u boat U زیر دریایی
porpoises U گراز دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
marine forces U تفنگداران دریایی
triphibian U هواپیمای دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
seascape U منظره دریایی
seascapes U منظره دریایی
armadas U نیروی دریایی
armada U نیروی دریایی
alga U خزهء دریایی
light house U چراغ دریایی
light house U فار دریایی
daphne U حوری دریایی
nautical miles U میل دریایی
marines U تفنگدار دریایی
seaport U بندر دریایی
seaports U بندر دریایی
marine U تکاور دریایی
nautical mile U مایل دریایی
nautical mile U میل دریایی
usura maritima U رباخواری دریایی
jellyfish عروس دریایی
acaleph U گزنه دریایی
reefs U صخره دریایی
reefs U تپه دریایی
reef U صخره دریایی
reef U تپه دریایی
kelp U اشنه دریایی
lanterns U چراغ دریایی
algerine U دزد دریایی
navy U نیروی دریایی
navy U ناوگان دریایی
marine U تفنگدار دریایی
ripped U گرداب دریایی
medusa U ستاره دریایی
rips U گرداب دریایی
navies U ناوگان دریایی
nautical twilight U شفق دریایی
nautical terms U اصطلاحات دریایی
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
nautical chart U نقشه دریایی
navies U نیروی دریایی
nautical almanac U زیج دریایی
marooner U دزد دریایی
rip U گرداب دریایی
tidal wave U سیلاب دریایی
triphibious U هواپیمای دریایی
mariner's compass U قطبنمای دریایی
algoid U مانندعلف دریایی
marine sand U ماسه دریایی
marine regatta U ریل دریایی
marine railway U ریل دریایی
maritime law U حقوق دریایی
asteroidea U ستارههای دریایی
mark sensing U نشان دریایی
maritime trade U تجارت دریایی
maritime lien U امتیاز دریایی
maritime lien U برتری دریایی
maritime law U قوانین دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
rear admirals U سرتیپ دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
scray U چلچله دریایی
scray U پرستوک دریایی
salangane U چلچله دریایی
salangane U پرستوک دریایی
fairy bird U چلچله دریایی
commercial marine U ناوگان دریایی
continental shelf U کفه دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
fanal U فانوس دریایی
blockage U ممانعت دریایی
cruised U سفر دریایی
sea pad U ستاره دریایی
blockage U محاصره دریایی
blockages U ممانعت دریایی
blockages U محاصره دریایی
cruise U سفر دریایی
mermaids U حوری دریایی
fairy bird U پرستوک دریایی
evening naval twilight U غروب دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
eagle fisher U عقاب دریایی
water nymph U حوری دریایی
data mile U میل دریایی
water nymph U الهه دریایی
d.j.'s locker U گودی دریایی
starfish U ستاره دریایی
water spot U گردباد دریایی
way bill U بارنامه دریایی
echinus U خارپوست دریایی
sub [Colloquial] U زیر دریایی
erne U عقال دریایی
erne U دال دریایی
mermaid U حوری دریایی
echinus U بلوط دریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
siren U حوری دریایی
marines U تکاور دریایی
finger fish U ستاره دریایی
holothurian U حلزون دریایی
holothurian U راب دریایی
hydro aeroplane U هواپیمای دریایی
siren U اژیر دریایی
knot U گره دریایی
chopline U خط حد یکانهای دریایی
nautical miles U مایل دریایی
otters U سمور دریایی
otter U سمور دریایی
sirens U اژیر دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com