Perdic | سفره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 49 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	table U	سفره
	tabled U	سفره
	tables U	سفره
	tabling U	سفره
	table cloth U	سفره
	tablecloth U	سفره
	tablecloths U	سفره
	nappe U	سفره
	substrate U	سفره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	napery U	سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
	messmate U	هم سفره
	aquifer U	سفره اب
	ground water table U	سفره اب زیرزمینی
	ground water table U	سفره ابخوان
	free aqifer U	سفره ازاد
	water tables U	ابخوان سفره
	sheet of drift U	سفره روراندگی
	table linen U	دستمال سفره
	to lay the cloth U	سفره چیدن
	uncomfined aquifer U	سفره غیرمحدود
	a napkin U	یک دستمال سفره
	frater U	سفره خانه
	napkin U	دستمال سفره
	canteen U	سفره خانه
	tableware U	فروف سفره
	canteens U	سفره خانه
	serviette U	دستمال سفره
	serviettes U	دستمال سفره
	napkins U	دستمال سفره
	water table U	ابخوان سفره
	confined equifer U	سفره محدود
	confined water U	سفره اب با فشار
	tableware U	لوازم میز یا سفره
	To lay (set,prepare)the table. U	سفره ؟( میز ) را چیدن
	To lay (set) the table . U	سفره انداختن ( چیدن )
	fluctutaion of water table U	نوسان سفره اب زیرزمینی
	butler U	پیشخدمت سفره ابدارباشی
	table waters U	ابهای معدنی سر سفره
	napkin ring U	حلقه دستمال پا سفره
	table water U	سفره اب زیر زمینی
	table ware U	لوازم میز یا سفره
	butlers U	پیشخدمت سفره ابدارباشی
	To clear the dining table. U	میز ( سفره ) را جمع کردن
	recharge rate U	میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
	pantry U	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
	pantries U	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
	Could we have a napkin please? U	ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
	knife boy U	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy