English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scloroderma U سفت شدگی پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
Other Matches
gelation U بسته شدگی سفت شدگی
imminution U کم شدگی باریک شدگی
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
bottling U نخ شدگی
dostortion U کج شدگی
the mast has raked U کج شدگی
neck U نخ شدگی
necks U نخ شدگی
depressions U کم شدگی
depression U کم شدگی
erections U شق شدگی
geniculation U خم شدگی
erection U شق شدگی
embeddeness U حک شدگی
sprains U رگ برگ شدگی
hardening U سفت شدگی
homogenization U هم جنس شدگی
acetification U ترش شدگی
dispersion U پخش شدگی
bronchocele U بزرگ شدگی
carburization U پودر شدگی
coagulation U دلمه شدگی
comminution U خرد شدگی
concretion U سفت شدگی
crookedness U انحناء و کج شدگی
shortening U کوتاه شدگی
liquescence U مایع شدگی
spraining U رگ برگ شدگی
lateral yield U له شدگی جانبی
invagination U غلاف شدگی
expulsions U بیرون شدگی
intensification U افزون شدگی
blotted U پاک شدگی
incalescence U گرم شدگی
polarization U قطبی شدگی
scarlet U سرخ شدگی
sprain U رگ برگ شدگی
sprained U رگ برگ شدگی
gelidity U بسته شدگی
acceptability U قبول شدگی
fixedness U تثبیت شدگی
expurgation U پاک شدگی
expunction U پاک شدگی
eviration U هذیان زن شدگی
erasure U پاک شدگی
leakage U فاش شدگی
leakages U فاش شدگی
desuetude U موقوف شدگی
diminution U کم شدگی تحقیر
distotion factor U ضریب کج شدگی
dilution U رقیق شدگی
contraction U جمع شدگی
flagginess U ول شدگی اویختگی
petrification U سنگ شدگی
depression U گود شدگی
expulsion U بیرون شدگی
gasification U تبخیر شدگی
depressions U گود شدگی
locking U قفل شدگی
coupling U جفت شدگی
flocculence U قلنبه شدگی
shrinkage U چروک شدگی
detruncation U کوتاه شدگی
blotting U پاک شدگی
contractions U جمع شدگی
tight coupling U جفت شدگی
offsetting U دوخم شدگی
turn over U واژگون شدگی
translocation U جابجا شدگی
smelting U ذوب شدگی
conglomerations U گلوه شدگی
elongation U دراز شدگی
strobilation U باریک شدگی
conglomeration U گلوه شدگی
narrowing U تنگ شدگی
damnation U لعنت شدگی
encrustation U دلمه شدگی
puckers U جمع شدگی
fading U محو شدگی
hybridization U هیبرید شدگی
encrustations U دلمه شدگی
removal U جدا شدگی
sclerosis U سخت شدگی
choking U اب بند شدگی
paralysation U فلج شدگی
offset U دوخم شدگی
pairing U جفت شدگی
occlusion U جفت شدگی
occlusion U بسته شدگی
congestion U جمع شدگی
nigrescence U سیاه شدگی
blot U پاک شدگی
pucker U جمع شدگی
necking U باریک شدگی
blots U پاک شدگی
petrifaction U سنگ شدگی
scleriasis U سفت شدگی
puckering U جمع شدگی
recvrvature U دولا شدگی
puckered U جمع شدگی
purler U پرت شدگی از سر
pulverization U خرد شدگی
diffusion U پخش شدگی
puchery U جمع شدگی
digression U پرت شدگی ازموضوع
condensation U جمع شدگی تکاثف
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
shrinkage U وابست جمع شدگی
sclerosis U سفت شدگی بافتها
accru U اجتماع فراهم شدگی
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
degree of shrinkage U ضریب جمع شدگی
breaking U پاره گی قطع شدگی
shrinks U انقباض چوروک شدگی
shrinking U انقباض چوروک شدگی
maladies U فاسد شدگی بیماری
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
depressions U گود شدگی فرودافت
supersession U جانشینی لغو شدگی
shrinkage stress U خستگی جمع شدگی
depression U گود شدگی فرودافت
shrinkage coefficient U ضریب جمع شدگی
scleroma U سفت شدگی بافتها
gerontomorphosis U پیر شدگی نژاد
hepatization U سفت شدگی بافته
yielding U تسلیم شدگی فلز
erethism U تحریک شدگی زیاد
erasure U حک جای پاک شدگی
diffraction broadening U پهن شدگی پراشی
constriction U فشار تنگ شدگی
shrink U انقباض چوروک شدگی
disseisin U محروم شدگی ازتصرف
constrictions U فشار تنگ شدگی
edge triggered U با رها شدگی لبهای
encephalomalacia U نرم شدگی مغز
malady U فاسد شدگی بیماری
malposition U جابجا شدگی جنین
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
incarcerated hernia U جمع شدگی کیسه فتق
scoliosis U کج شدگی تیره پشت ازپهلو
shrinkage prevention U وسیله جلوگیری از جمع شدگی
enlarged tonsils U بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
depigmentation U بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
individuation U تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
couplement U عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
tegmentum U پوست
encrustation U پوست
encrustations U پوست
shells U پوست
tunc U پوست
shelling U پوست
goat U پوست بز
rind U پوست
rinds U پوست
shell U پوست
tegmen U پوست
swanskin U پوست قو
parer U پوست کن
neurilemma or lema U پوست پی
skins U پوست
glume U پوست
flayer U پوست کن
dermis U پوست
dermatalgia U پوست
integument U پوست
cuticle U پوست
peltry U پوست
shale U پوست
skinner U پوست کن
skinless U بی پوست
goats U پوست بز
skin U پوست
skinned U پوست
scalp U پوست سر
skinning U پوست
crustal U پوست
barking U پوست
cortices U پوست
barked U پوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com