English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
Other Matches
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
chairs U صندلی
box seat U صندلی لژ
chair U صندلی
seated U صندلی
seats U صندلی
placing U صندلی
places U صندلی
place U صندلی
footstools U صندلی
chaired U صندلی
stall U صندلی
seat U صندلی
chairing U صندلی
santalaceous U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
footstool U صندلی
stalling U صندلی
armchairs U صندلی راحتی
sittings U نشیمن صندلی
swivel chair U صندلی چرخان
easy chair U صندلی راحت
sitting U نشیمن صندلی
bucket seat U صندلی یکنفری
bucket seats U صندلی یکنفری
drive's seat U صندلی راننده
morris chair U صندلی راحتی
parliamentary seat U صندلی مجلسی
easy chairs U صندلی راحت
rocking chairs U صندلی گهوارهای
hot seat U صندلی برقی
antimacassars U رویهء صندلی
pushchair U صندلی چرخدار
pushchairs U صندلی چرخدار
adjustable seat صندلی متحرک
he nestles in the chair U در صندلی غنوده
elbows U دسته صندلی
shooting sticks U صندلی عصایی
carrycots U صندلی کودک
elbowed U دسته صندلی
antimacassar U رویهء صندلی
deckchairs U صندلی تاشو
hot seat U صندلی الکتریکی
folding seat U صندلی تاشو
armchair U صندلی راحتی
shooting stick U صندلی عصایی
carrycot U صندلی کودک
rocking chair U صندلی گهوارهای
deckchair U صندلی تاشو
tiers U ردیف صندلی
tier U ردیف صندلی
elbow U دسته صندلی
office chair U صندلی اداری
rockers U صندلی گهوارهای
choir-stall U صندلی بلند
camp chair U صندلی تاشونده
armrest U دستهء صندلی
rocker U صندلی گهوارهای
an odd chair U صندلی تکی
boatswain's chair U صندلی نقاله
arm chair U صندلی راحتی
arm U دسته صندلی
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
twisboat chair U قایق- صندلی تابدار
back seat U صندلی عقب اتومبیل
caner U بافنده صندلی حصیری
cat nap U چرت روی صندلی
wheelchairs U صندلی چرخ دار
cat sleep U چرت روی صندلی
wheelchair U صندلی چرخ دار
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
seat belt U کمربند صندلی هواپیما
baby carriages U صندلی چرخدار بچه
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
armchairs U صندلی دسته دار
armchair U صندلی دسته دار
woolsack U کرسی یا صندلی دادگاه
wheel chair U صندلی چرخ دار
seat-belt U کمربند صندلی هواپیما
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
tuffet U صندلی یانشیمن کوتاه
reseating U صندلی جدید دادن
shooting sticks U صندلی جمعشو و متحرک
shooting stick U صندلی جمعشو و متحرک
reseats U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
reseat U صندلی جدید دادن
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
garden seat U صندلی یانیمکت باغبانی
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
ejector seat U صندلی پران [هواپیمایی]
curule chair U صندلی عاج نشان
deck chair U صندلی حصیری تاشو
dossal U پشتی صندلی وغیره
dossel U پشتی صندلی وغیره
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
elbow chair U صندلی دسته دار
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
arm chair U صندلی دسته دار
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
office swivel chair U صندلی گردان اداری
backless bench U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
club chair U صندلی دسته دار بزرگ
splat U میله تزئینی پشت صندلی
castors U چرخ زیر صندلی یامیز
arm U اسلحه دستهء صندلی یا مبل
windsor chair U صندلی دارای پشتی منحنی
castor U چرخ زیر صندلی یامیز
casters U چرخ زیر صندلی یامیز
benchstool U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
choir-stall U [صندلی های مبلی گروه کر]
caster U چرخ زیر صندلی یامیز
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
Keep a free(an empty)seat for me. U یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
stool U کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
sedilia U یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
Have a seat, please! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
love seat U صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
night stool U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Is this seat taken? U آیا این صندلی گرفته شده است؟
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
high chair U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
barrel chair U صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
high chairs U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
The stage was bare but for [save for] a couple of chairs. U صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
gradine U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradin U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
ferris wheel U گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
musical chairs U نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
regulation U تنظیم
calibration U تنظیم
timing U تنظیم
regularization U تنظیم
spreading U تنظیم
set out U تنظیم
formulation U تنظیم
adjustments U تنظیم
alignments U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
adjustment تنظیم
alignment U تنظیم
body alinement U تنظیم بدن
regularizes U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
corrector U تنظیم کننده
air adjustment U تنظیم هوا
check valve U شیر تنظیم
check gate U دریچه تنظیم
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
formulate U تنظیم کردن
automatic regulation U تنظیم خودکار
cascade control U تنظیم زنجیری
precision adjustment U تنظیم دقیق
preset U پیش تنظیم
regularized U تنظیم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com