Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
manpower cieling
U
سطح استعداد پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
complement
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
Other Matches
operating strenght
U
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide
U
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
staffs
U
پرسنل
personnel
U
پرسنل
staff
U
پرسنل
staffed
U
پرسنل
cadre
U
پرسنل پیمانی
ship's company
U
پرسنل ناو
shipmate
U
پرسنل هم ناو
intransit strenth
U
پرسنل سیال
adjutant general
U
دایره پرسنل
operating personnel
U
پرسنل فعال
cadres
U
پرسنل پیمانی
turout
U
تجمع پرسنل
troop
U
پرسنل دار
trooped
U
پرسنل دار
trooping
U
پرسنل دار
operations personal
U
پرسنل عملیات
crew
U
پرسنل ناو
complemented
U
پرسنل سازمانی
complementing
U
پرسنل سازمانی
complement
U
پرسنل سازمانی
complements
U
پرسنل سازمانی
personnel officer
U
افسر پرسنل
all hands
U
کلیه پرسنل
permanent party
U
پرسنل دایمی
crews
U
پرسنل ناو
crewing
U
پرسنل ناو
crewed
U
پرسنل ناو
evacuees
U
پرسنل تخلیه شده
nonoperating strength
U
پرسنل غیر فعال
ration method
U
روش تغذیه پرسنل
proceed time
U
زمان انتقال پرسنل
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
evacuee
U
پرسنل تخلیه شده
turout
U
جمع شدن پرسنل
regular
U
پرسنل کادر منظم
military pay order
U
لیست حقوقی پرسنل
administrative acceptees
U
پرسنل پذیرفته شده
staffs
U
پرسنل ستاد ستادی
staffed
U
پرسنل ستاد ستادی
carreer personnel
U
پرسنل کادر ثابت
regulars
U
پرسنل کادر منظم
staff
U
پرسنل ستاد ستادی
service number
U
شماره خدمتی پرسنل
quarters
U
محل اسایشگاه پرسنل
lag rate
U
میزان کسری پرسنل
sending state
U
کشور اعزام کننده پرسنل
overhead personnel
U
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
enlisted personnel
U
پرسنل سرباز و درجه دار
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
release denial
U
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
debarkation net
U
تور پیاده شدن پرسنل
safeguarded
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retrofit action
U
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
battlefield evacuation
U
تخلیه پرسنل اسیب دیده
replacement factor
U
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
reimbursable personnel
U
پرسنل حقوق بگیر نظامی
registrant
U
پرسنل ثبت نام کننده
airmen
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
safeguard
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
military pay order
U
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
transport area
U
منطقه حمل و نقل پرسنل
blinds
U
بدون دید مستقیم پرسنل
blinded
U
بدون دید مستقیم پرسنل
safeguards
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blind
U
بدون دید مستقیم پرسنل
endowment
U
استعداد
predispostion
U
استعداد
potentialities
U
استعداد
brilliance
U
استعداد
verve
U
استعداد
liability to disease
U
استعداد
potentiality
U
استعداد
cabiler
U
استعداد
aptness
U
استعداد
amplitude
U
استعداد
endowments
U
استعداد
inapt
U
بی استعداد
aptitudes
U
استعداد
ingenuity
U
استعداد
gormless
U
کم استعداد
property
U
استعداد
ungifted
U
بی استعداد
talentless
U
بی استعداد
susceptivity
U
استعداد
aptitude
U
استعداد
parted
U
با استعداد
susceptibility
U
استعداد
turns
U
استعداد
gifted
U
با استعداد
simpleminded
U
کم استعداد
capability
U
استعداد
capacity
U
استعداد
talented
U
استعداد
talent
U
استعداد
talents
U
استعداد
capacities
U
استعداد
genius
U
استعداد
geniuses
U
استعداد
turn
U
استعداد
unintelligent
U
بی استعداد
air tropping
U
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
conus residents
U
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
army deposit fund
U
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
administrative acceptees
U
پرسنل قبول شده از نظر اداری
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
command strength
U
استعداد یکان
caliber
U
گنجایش استعداد
reproductivity
U
استعداد تولید
division slice
U
استعداد لشگری
end strength
U
استعداد نهایی
risible faculty
U
استعداد خنده
reproductivity
U
استعداد هم اوری
child prodigy
U
بچهبا استعداد
palooka
U
بوکسور بی استعداد
sconce
U
جمجمه استعداد
resistibility
U
استعداد مقاومت
war strenght
U
استعداد جنگی
indisposedness
U
عدم استعداد
frost susceptibility
U
استعداد یخزدگی
occupational aptitude
U
استعداد شغلی
mechanical aptitude
U
استعداد فنی
capable
U
با استعداد صلاحیتدار
strengths
U
استعداد رزمی
liabilities
U
بدهکاری استعداد
liability
U
بدهکاری استعداد
capability
U
استعداد پیشرفت
capacities
U
گنجایش استعداد
capacity
U
استعداد مقام
capacity
U
گنجایش استعداد
aptitude test
U
ازمون استعداد
aptitude tests
U
ازمون استعداد
artistry
U
استعداد هنرپیشگی
flair
U
استعداد خصیصه
cleverness
U
هوشیاری استعداد
indisposition
U
عدم استعداد
indispositions
U
عدم استعداد
academic aptitude
U
استعداد تحصیلی
strength
U
استعداد رزمی
artistic aptitude
U
استعداد هنری
capacities
U
استعداد مقام
shift
U
نوبتی استعداد
shifted
U
نوبتی استعداد
shifts
U
نوبتی استعداد
tendencies
U
توجه استعداد
tendency
U
توجه استعداد
clever
U
باهوش با استعداد
cleverest
U
باهوش با استعداد
art
U
استعداد استادی
authorized strength
U
استعداد مجاز
arts
U
استعداد استادی
imitativeness
U
استعداد تقلید
cleverer
U
باهوش با استعداد
scholastic aptitude
U
استعداد تحصیلی
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit
U
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
effective strength
U
استعداد رزمی موثر
versatile
U
دارای استعداد و ذوق
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
gifted
U
موید شخص با استعداد
gift
U
استعداد پیشکش کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
potentialize
U
دارای استعداد کردن
gifts
U
دارای استعداد کردن
vocational aptitude test
U
ازمون استعداد شغلی
physical aptitude test
U
ازمون استعداد جسمانی
talent for musics
U
استعداد یا ذوق موسیقی
fabllibility
U
استعداد خطا کردن
allotropy
U
استعداد تغییر و تبدیل
differential aptitude tests
U
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
the talnet of the country
U
مردم با استعداد کشور
reduced strenght
U
حداقل استعداد جنگی
habiliment
U
جامه استعداد فکری
able
با استعداد صلاحیت دار
natural
U
مسلم استعداد ذاتی
peak strenght
U
حداکثر استعداد مجاز
flatlander
U
موج سوار کم استعداد
level of strength
U
سطح استعداد رزمی
scholastic aptitude test
U
ازمون استعداد تحصیلی
accountable strength
استعداد قابل توجه
potentially
U
با داشتن استعداد نهانی
level of strength
U
میزان استعداد رزمی
knack
U
صدای شلاق استعداد
accountable strength
U
استعداد قابل محاسبه
naturals
U
مسلم استعداد ذاتی
gifts
U
استعداد پیشکش کردن
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
rest and recuperation
U
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
escape line
U
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com