Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
serial
U
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials
U
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boat lanes
U
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
route march
U
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route marches
U
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
port
U
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
motor march
U
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
chalked
U
سریال حرکت سریال بار
chalk
U
سریال حرکت سریال بار
chalks
U
سریال حرکت سریال بار
chalking
U
سریال حرکت سریال بار
interfaces
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
march
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
cast iron
U
فولادفشرده یااب داده
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
plating
U
اب نقره یااب طلا روکش کاری
antiamphibious minefield
U
میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
assault craft
U
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
travelling
U
راهپیمایی
road movement
U
راهپیمایی
hiked
U
راهپیمایی
hiking
U
راهپیمایی
hike
U
راهپیمایی
hikes
U
راهپیمایی
quick march
U
راهپیمایی تند
walk
U
مسابقه راهپیمایی
administrative march
U
راهپیمایی اداری
rate of march
U
نواخت راهپیمایی
road movement graph
U
گرافیک راهپیمایی
road movement table
U
جدول راهپیمایی
walked
U
مسابقه راهپیمایی
route column
U
ستون راهپیمایی
foot race
U
مسابقه راهپیمایی
race walking
U
مسابقه راهپیمایی
march column
U
ستون راهپیمایی
travelling
U
راهپیمایی کردن
march order
U
ترتیب راهپیمایی
march unit
U
یکان راهپیمایی
drill marching
U
راهپیمایی تمرینی
walks
U
مسابقه راهپیمایی
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
road movement graph
U
منحنی مسیر راهپیمایی
double staggered column
U
ستون راهپیمایی دوبله
road movement table
U
جدول حرکت و راهپیمایی
columns
U
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column
U
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
release point
U
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
walker
U
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers
U
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
serial
U
سریال
serials
U
سریال
situation comedy
U
کمدی سریال
serial
U
ارسال سریال
fiscal station
U
تاسیسات سریال
serial numbers
U
شماره سریال
serial number
U
شماره سریال
serials
U
ارسال سریال
situation comedies
U
کمدی سریال
chalking
U
شماره سریال حرکت
chalked
U
شماره سریال حرکت
serialist
U
داستان نویس سریال
chalk
U
شماره سریال حرکت
chalks
U
شماره سریال حرکت
serials
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
musical instrument digital interface
U
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
serial
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
null
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packet
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
modem
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packets
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
bytes
U
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
aux
U
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
byte
U
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
slip
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
worldly
U
خاکی
mundane
U
خاکی
earthborn
U
خاکی
dust colour
U
خاکی
earth dam
U
سد خاکی
earth fill dam
U
سد خاکی
earthen
U
خاکی
earthly
U
خاکی
embankment dam
U
سد خاکی
earth-bound
U
خاکی
amphibious
U
اب خاکی
terrestrial
U
خاکی
embankment
U
سد خاکی
terrene
U
خاکی
tellurian
U
خاکی
amphibious pack
U
تک اب خاکی
wood louse
U
خر خاکی
embankments
U
سد خاکی
edaphic
U
خاکی
earthy
U
خاکی
modem
U
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
vault formed in the earth
U
طاق خاکی
earethliness
U
خاکی بودن
dew worm
U
کرم خاکی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
vallation
U
دیوار خاکی
pulverulence
U
حالت خاکی
amphibious reconnaissance
U
شناسایی اب خاکی
amphibious tank
U
تانک اب خاکی
lobworm
U
کرم خاکی
amphibious transport ship
U
ترابر اب خاکی
amphibious vehicle
U
خودروی اب خاکی
angleworm
U
کرم خاکی
terricolous
U
خاکزی خاکی
rain worm
U
کرم خاکی
milliped
U
جنس خر خاکی
dust color
U
رنگ خاکی
geophyte
U
گیاه خاکی
earth dam
U
بند خاکی
fuse plug
U
سرریز خاکی
zoned earth dam
U
سد خاکی ناهمگن
earth road
U
راه خاکی
earth work
U
کارهای خاکی
earth work
U
عملیات خاکی
earthiness
U
طبیعت خاکی
ground ivy
U
پاپیتال خاکی
homogeneous earth dam
U
سد خاکی همگن
milleped
U
جنس خر خاکی
warping tug
U
یدک کش اب خاکی
earth born
U
خاکی فانی
landing party
U
گروه اب خاکی
mold etc
U
خاکی کردن
landing forces
U
قوای اب خاکی
earthiness
U
خاکی بودن
soil
U
خاکی کردن
amphibious
U
خاکی و ابی
earthworm
U
کرم خاکی
earthworms
U
کرم خاکی
border
U
پشته خاکی
khaki
U
خاکی رنگ
bordered
U
پشته خاکی
amphibian
U
وسیله اب و خاکی
amphibian
U
هواپیمای اب و خاکی
amphibian
U
ابی خاکی
alkaline earth
U
قلیایی خاکی
adaphic organism
U
زیستمند خاکی
soils
U
خاکی کردن
earthwork
U
ختل خاکی
soiling
U
خاکی کردن
dun
U
سمند خاکی
bordering
U
پشته خاکی
amphibious force
U
نیروی اب خاکی
embankments
U
دیوار خاکی
earthworks
U
عملیات خاکی
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
embankment
U
دیوار خاکی
terrestrial
U
زمین خاکی
amphibious pack
U
بارهای اب خاکی
staging
U
تمرین اب خاکی
amphibious lift
U
ترابری اب و خاکی
asynchronous
U
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
advance force
U
نیروی جلودار اب خاکی
joint amphibious operations
U
عملیات مشترک اب خاکی
shoulders
U
دو طرف خاکی جاده
shouldering
U
دو طرف خاکی جاده
shouldered
U
دو طرف خاکی جاده
verges
U
شانه خاکی جاده
verge
U
شانه خاکی جاده
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
navvies
U
کارگر کارهای خاکی
navvy
U
کارگر کارهای خاکی
man of mould
U
انسان خاکی یا فانی
shoulder
U
دو طرف خاکی جاده
alkaline earth metal
U
فلز قلیایی خاکی
amphibious assault ship
U
ناو هجومی اب و خاکی
amphibious squadron
U
گردان عملیات اب خاکی
amphibious assault ship
U
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
amphibious control group
U
گروه کنترل اب خاکی
amphibious demonstration
U
عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration
U
عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious transport dock
U
ناومخصوص ترابری اب خاکی
amphibious tractor
U
خودروشنی دار اب خاکی
amphibious lift
U
حمل ونقل اب خاکی
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
assault ships
U
ناوهای هجومی اب خاکی
amphibious task force
U
گروه رزمی اب خاکی
brandling
U
یکجور کرم خاکی
borrow area
U
محل قرضه سد خاکی
boat team
U
تیم قایق اب خاکی
alkaline earth oxide
U
فلز قلیایی خاکی
vales
U
زمین جهان خاکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com