English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
matron U سرپرست کودکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touch wood U یکجوربازی کودکان
infantile paralysis U فلج کودکان
exceptional children U کودکان استثنایی
pedobaptism U تعمید کودکان
disturbed children U کودکان پریشان
disadvantaged children U کودکان محروم
institutionalized children U کودکان پناهگاهی
pediatrics U پزشکی کودکان
biddy basketball U بسکتبال کودکان
wading pool U استخر کودکان
pediatrics U امراض کودکان
child's play U بازی کودکان
play fellow U همبازی کودکان
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
pud U دست در زبان کودکان
puds U دست در زبان کودکان
paedophilia U میل جنسی به کودکان
infant mortality U مرگ و میر کودکان
doggie U سگ بزبان کودکان سگ کوچک
children's apperception test U ازمون اندریافت کودکان
child labor laws U قوانین کار کودکان
baby farm U محل نگهداری کودکان
pediatric U مربوط به امراض کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
school age children U کودکان واجب التعلیم
puerile breathing U تنفس خرخری کودکان
playground ball U توپ پلاستیکی کودکان
piadology U شناسایی حالات کودکان
pemphigus U تاول کوفتی کودکان
pedology U مبحث بهداشت کودکان
playrooms U اتاق بازی کودکان
pediatrician U ویژه گر بیماریهای کودکان
undies U زیر پوش کودکان
child death rate U نرخ مرگ و میر کودکان
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
PO U پبشاب دان بزبان کودکان
poliomyelitic U وابسته به بیماری فلج کودکان
little pitchers have long ears U کودکان غالبا گوششان تیزاست
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
tutelar U سرپرست
symposiarch U سرپرست
guideless U بی سرپرست
warden U سرپرست
guardians U سرپرست
guardian U سرپرست
skipper U سرپرست
attendant U سرپرست
supervisors U سرپرست
caretaker U سرپرست
skippering U سرپرست
skippers U سرپرست
sponsor U سرپرست
attendants U سرپرست
skippered U سرپرست
caretakers U سرپرست
superintendent U سرپرست
superintendents U سرپرست
wardens U سرپرست
mandatory U سرپرست
directors U سرپرست
director U سرپرست
warden U سرپرست
supervisor U سرپرست
sponsors U سرپرست
leader U سرپرست
sponsoring U سرپرست
leaders U سرپرست
nursery governess U بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
hornbook U کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
Mentally retarded children. U کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
scoutmasters U سرپرست پیشاهنگان
scoutmaster U سرپرست پیشاهنگان
custodians U مسئول سرپرست
custodian U مسئول سرپرست
sponsored U حامی سرپرست
headman U پیشوا سرپرست
chief negotiator U سرپرست مذاکرات
husbandman U سرپرست خانه
hierarch U شیخ سرپرست
negotiator U سرپرست مذاکرات
drop master U سرپرست پرش
archon U افسر سرپرست
officiant U کشیش سرپرست
leader of the negotiations U سرپرست مذاکرات
lead through U تعویض سرپرست
headmen U پیشوا سرپرست
protector U حامی سرپرست
protectors U حامی سرپرست
overseer U نافر سرپرست
overseers U نافر سرپرست
network administrator U سرپرست شبکه
maverick U ادم بی سرپرست
mavericks U ادم بی سرپرست
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
pediatrics or pae U شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
scaramouch U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouche U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
stockinet U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
directors U سرپرست تیم بولینگ
returning officers U سرپرست انتخابات برزن
jumpmaster U مربی یا سرپرست چتربازان
returning officer U سرپرست انتخابات برزن
liquidators U سرپرست تسویه حساب
director U سرپرست تیم بولینگ
presbyter U کشیش سرپرست کلیسا
liquidator U سرپرست تسویه حساب
svc U فراخوانی نافر یا سرپرست
truck master U مامور یا سرپرست چندکامیون
tutelary U دارای قیم یا سرپرست
derelict U بی سرپرست کشتی متروکه
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
roller-coasters U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
minor league U دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
roller coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
wppsi U مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
superintendent registrar U سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
master of U سرپرست گروه شکار روباه
chief programmer team U سرپرست یک تیم برنامه نویسی
straw boss U [سرپرست فاقد اختیارات کافی]
sand man U لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
paddock judge U داور سرپرست اماده شدن اسبهای مسابقه
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
receiver U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receivers U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
mandatory power U دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com