English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epigraphic U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epigraph U کتیبه
friezes U کتیبه
frieze U کتیبه
fan light U کتیبه
copes U کتیبه
skylight window U کتیبه
coping U کتیبه
cope U کتیبه
inscriptions U کتیبه
inscription U کتیبه
copings U کتیبه
coped U کتیبه
cornices U کتیبه
boundary-stone U کتیبه
cornice U کتیبه
cope stone U سنگ کتیبه
epigraphist U کتیبه شناس
epigraphist U کتیبه خوان
scrolls U کتیبه نوشتن
scroll U کتیبه نوشتن
copestone U سنگ کتیبه
capping slab U کتیبه بتنی
crown cornice U کتیبه اصلی
epigraphy U علم کتیبه خوانی
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
fractable U [کتیبه دیواری سنتوری]
pulvinated frieze U کتیبه کوژ یا محدب
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
appurtenant U متعلق
thereof=of that U متعلق به ان
dependent U متعلق
anaclitic U متعلق به
thereof U متعلق به ان
conventual U متعلق بخانقاه
chromic U متعلق به کرومیوم
arcadian U متعلق به ارکاد
attached U مربوط متعلق
adamic U متعلق به ادم
alary U متعلق به بال
bridal U متعلق بعروس
therof U متعلق بان
hempen U متعلق به شاهدانه
hypnic U متعلق بخواب
heraldic U متعلق به منادی
my U متعلق بمن
hereof U متعلق باین
our U متعلق بما
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
hic jacet U در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
antefix U [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum U [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
Gothic cornic U [کتیبه های قرن هجدهم به سبک گوتیک]
lion U [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
oversea U متعلق بماوراء دریاها
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
ci devant U متعلق بدوره سابق
then U متعلق بان زمان
acromial U متعلق بنوک شانه
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
It belongs to him personally. U متعلق بشخص اوست
archiepiscopal U متعلق به اسقف بزرگ
geison U [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
hostile U متعلق به دشمن خصومت امیز
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
stablemate U اسب مسابقه متعلق به یک گروه
proprietary U متعلق به ملاک وابسته به مالک
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
alar U متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
domains U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
this house belong tome U این خانه متعلق بمن است
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domain U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
quicquid plantatur solo , solo cedit U منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
privates U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
commoners U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commonest U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
common U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
preatorian U وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame U تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
cartouche border U قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
neotropical U متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
friezes U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pertained U مربوط بودن متعلق بودن
your U مربوط به شما متعلق به شما
pertains U مربوط بودن متعلق بودن
pertain U مربوط بودن متعلق بودن
appertain U مربوط بودن متعلق بودن
individual U منحصر بفرد متعلق بفرد
appertaining U مربوط بودن متعلق بودن
appertains U مربوط بودن متعلق بودن
individuals U منحصر بفرد متعلق بفرد
appertained U مربوط بودن متعلق بودن
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com