Total search result: 201 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
best rate of climb speed U |
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
best angle of climb airspeed U |
سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود |
 |
 |
aggregates U |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
 |
 |
aggregate U |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
 |
 |
physical record U |
بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد |
 |
 |
duty rated U |
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد |
 |
 |
SIMD U |
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد |
 |
 |
microcycle U |
واحد زمان |
 |
 |
work load U |
مقدار کار در واحد زمان |
 |
 |
engineered performance U |
زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار |
 |
 |
antigone U |
دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد |
 |
 |
half U |
ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه |
 |
 |
serials U |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
 |
 |
serial U |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
 |
 |
resolution U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
resolutions U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
 |
 |
serials U |
چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند |
 |
 |
serial U |
چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند |
 |
 |
man hour U |
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود |
 |
 |
drop height U |
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی |
 |
 |
barometric altimeter U |
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند |
 |
 |
descentheight U |
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما |
 |
 |
flare dud U |
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود |
 |
 |
terrain clearance U |
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما |
 |
 |
sextant altitude U |
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی |
 |
 |
pressure altitude U |
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی |
 |
 |
attributes U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributing U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attribute U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
pile height U |
ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.] |
 |
 |
scrolls U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
scroll U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
cpu time U |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
 |
 |
altitude separation U |
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع |
 |
 |
velocity modulation U |
تحمیل سرعتی |
 |
 |
multi speed motor U |
موتور چند سرعتی |
 |
 |
velocity modulated tube U |
لامپ تحمیل سرعتی |
 |
 |
buncher space U |
فضای تحمیل سرعتی |
 |
 |
absolute altimeter U |
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد |
 |
 |
safe altitude U |
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر |
 |
 |
transition altitude U |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
 |
 |
maximum ordinate U |
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله |
 |
 |
hypersonic U |
سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت |
 |
 |
hypersonic U |
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا |
 |
 |
powering U |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
 |
 |
powered U |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
 |
 |
powers U |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
 |
 |
power U |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
 |
 |
knot U |
نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
 |
 |
morpheme U |
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد |
 |
 |
cpu U |
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی |
 |
 |
timed U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
time U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
times U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
ocant altitude U |
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع |
 |
 |
command altitude U |
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر |
 |
 |
responses U |
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد |
 |
 |
response U |
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد |
 |
 |
line haul U |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
 |
 |
peer to peer network U |
شبکه همراه به همراه |
 |
 |
functional unit U |
واحد در حال کار واحد تابعی |
 |
 |
low altitude U |
ارتفاع کم ارتفاع پست |
 |
 |
mouses U |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
 |
 |
mouse U |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
 |
 |
dumptor U |
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند |
 |
 |
cache U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
caches U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
cache memory U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
altitude height U |
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا |
 |
 |
apparent altitude U |
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما |
 |
 |
low airburst U |
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین |
 |
 |
streamers U |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
 |
 |
streamer U |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
 |
 |
bombing height U |
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب |
 |
 |
utmost U |
بیشترین |
 |
 |
maximum U |
بیشترین |
 |
 |
most U |
بیشترین |
 |
 |
uttermost U |
بیشترین |
 |
 |
realtime U |
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها |
 |
 |
highest price U |
بیشترین قیمت |
 |
 |
peak demand U |
بیشترین تقاضا |
 |
 |
maximum slope U |
بیشترین شیب |
 |
 |
peak speed U |
بیشترین تندی |
 |
 |
circuit U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
 |
 |
circuits U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
 |
 |
road time U |
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون |
 |
 |
knot U |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
 |
 |
knot U |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
 |
 |
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U |
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود. |
 |
 |
machine address U |
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم |
 |
 |
superlative U |
بیشترین درجه عالی |
 |
 |
best profit output U |
محصول در بیشترین مقدارسود |
 |
 |
make the most of <idiom> U |
بیشترین سود را بردن |
 |
 |
superlatives U |
بیشترین درجه عالی |
 |
 |
absolute address U |
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم |
 |
 |
best profit point U |
نقطه بیشترین مقدار سود |
 |
 |
ultimate strength U |
حاصلضرب بیشترین بار ممکن |
 |
 |
peaks U |
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال |
 |
 |
peak U |
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال |
 |
 |
peaking U |
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال |
 |
 |
exmeridian altitude U |
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری |
 |
 |
available U |
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم |
 |
 |
range U |
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
ranges U |
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
ranged U |
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
make time <idiom> U |
بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن |
 |
 |
peaking U |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
 |
 |
peak U |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
 |
 |
column U |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
 |
 |
columns U |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
 |
 |
rated altitude U |
ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد |
 |
 |
peaks U |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
 |
 |
capacities U |
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال |
 |
 |
span U |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
peak U |
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود |
 |
 |
capacity U |
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال |
 |
 |
channel U |
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال |
 |
 |
channeled U |
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال |
 |
 |
spanned U |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
spanning U |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
channeling U |
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال |
 |
 |
channelled U |
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال |
 |
 |
channels U |
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال |
 |
 |
peaking U |
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود |
 |
 |
peaks U |
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود |
 |
 |
spans U |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
 |
 |
throughput U |
بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد |
 |
 |
limiting speed U |
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین |
 |
 |
maximum U |
بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است |
 |
 |
access time U |
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده |
 |
 |
IAM U |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد |
 |
 |
references U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
reference U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
arrivals U |
زمان حضور زمان رسیدن |
 |
 |
arrival U |
زمان حضور زمان رسیدن |
 |
 |
presenting U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
presented U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
response time U |
زمان جواب زمان پاسخگویی |
 |
 |
presents U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
present U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
seek time U |
زمان جستجو زمان طلب |
 |
 |
tolerance U |
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه |
 |
 |
fanned U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
integrated U |
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی |
 |
 |
fan U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
tolerances U |
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه |
 |
 |
activity U |
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست |
 |
 |
limits U |
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر |
 |
 |
untimate load U |
بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند |
 |
 |
fans U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
 |
 |
fanning U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
limiting velocity U |
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق |
 |
 |
resolution U |
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند |
 |
 |
activities U |
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست |
 |
 |
resolutions U |
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند |
 |
 |
read time U |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
 |
 |
altitude azimuth U |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
 |
 |
real time U |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
 |
 |
Shannon's Law U |
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند |
 |
 |
rate U |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
 |
 |
rates U |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
 |
 |
limit load U |
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود |
 |
 |
tour of duty U |
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت |
 |
 |
mean sea level U |
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا |
 |
 |
height datum U |
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع |
 |
 |
minimal tree U |
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند |
 |
 |
cruise control U |
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت |
 |
 |
best economy mixture U |
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی |
 |
 |
fanning U |
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند |
 |
 |
fans U |
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند |
 |
 |
fan U |
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند |
 |
 |
fanned U |
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند |
 |
 |
dive schedule U |
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص |
 |
 |
timed U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
time U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
times U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
imprescriptible U |
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده |
 |
 |
equation of time U |
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی |
 |
 |
unemployment compensation U |
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری |
 |
 |
execution U |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
 |
 |
wein law U |
طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد |
 |
 |
loom time U |
مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.] |
 |
 |
fixed point notation = U |
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند |
 |
 |
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
 |
 |
infinity U |
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد |
 |
 |
production cycle U |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
 |
 |
company U |
همراه |
 |
 |
accompanying U |
همراه |
 |
 |
participants U |
همراه |
 |
 |
secondary planet U |
همراه |
 |
 |
mid U |
همراه با |
 |
 |
mid- U |
همراه با |
 |
 |
companies U |
همراه |
 |
 |
participant U |
همراه |
 |
 |
bundled U |
همراه |
 |
 |
along U |
همراه |
 |
 |
to fight with the enemy U |
همراه = با |
 |
 |
in company with U |
همراه |
 |
 |
concomitant U |
همراه |
 |