Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
side weir
U
سرریز کناری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overflow
U
بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
overflowed
U
بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
overflows
U
بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
side reflector
U
منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
juxtaposition
U
هم کناری
non interference
U
بر کناری
coastal
U
کناری
limbic
U
کناری
marginal
U
کناری
costa
U
خط کناری
non intervention
U
بر کناری
spillweir dam
U
سد سرریز
overfall dam
U
سد سرریز
spillway
U
سرریز
overfall
U
سرریز
spillover
U
سرریز
weirs
U
سرریز
overflow
U
سرریز
weir
U
سرریز
overflowed
U
سرریز
overflows
U
سرریز
service road
U
شوسه کناری
riparian
U
رود کناری
edge beam
U
تیر کناری
edge rope
U
طناب کناری
head linesman
U
داور خط کناری
marginal frequency
U
بسامد کناری
frontage road
U
شوسه کناری
limbic system
U
دستگاه کناری
frontage road
U
جاده کناری
gusset needles
U
میلهای کناری
abutment
U
پایه کناری پل
side band
U
باند کناری
touch line
U
خط کناری زمین
outside half
U
هافبک کناری
wing halfback
U
هافبکهای کناری
wide
U
خط کناری والیبال
side reflector
U
پرتوافکن کناری
wider
U
خط کناری والیبال
side board
U
میز کناری
building line
U
خط کناری ساختمان
widest
U
خط کناری والیبال
run over
<idiom>
U
سرریز شدن
warning pipe
U
لوله سرریز
trapezoidal weir
U
سرریز ذوذنقهای
spillway slab
U
تاوه سرریز
overflow area
U
ناحیه سرریز
step weir
U
سرریز پلکانی
decanting
U
سرریز کردن
overflow check
U
بررسی سرریز
overflow check
U
مقابله سرریز
skew weir
U
سرریز اریب
overflow duct
U
مجرای سرریز
overflow pipe
U
لوله سرریز
portable weir
U
سرریز دستی
storm water overflow
U
سرریز اب باران
overflow indicator
U
سرریز نما
gravity spillway dam
U
سد سرریز وزنی
circular weir
U
سرریز مدور
decants
U
سرریز کردن
decanted
U
سرریز کردن
decant
U
سرریز کردن
free spillweir
U
سرریز ازاد
fuse plug
U
سرریز خاکی
abutment
U
کرانپایه پایه کناری
five yard line
U
خط داخلی و موازی خط کناری
lateral support
U
تکیه گاه کناری
side lines
U
محوطه بیرون از خط کناری
sigmatismus lateralis
U
تلفظ کناری حرف " س "
thin plate weir
U
سرریز لبه تیز
overflow flag bit
U
بیت پرچم سرریز
notch piers
U
پایههای جانبی سرریز
bye
U
چیزهای کناری یاثانوی فرعی
byes
U
چیزهای کناری یاثانوی فرعی
sidepiece
U
قطعه کناری بخش جانبی
apteral
U
ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
gable
U
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gables
U
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
measuring weir
U
سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
velocity of retreat
U
سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
velocity of approach
U
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
overflowed
U
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflows
U
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
nappe
U
تیغه ابی که روی سرریز یابند ریزش میکند
overflow
U
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
indicator
U
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
processor
U
کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
wider
U
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest
U
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide
U
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
sideboards
U
میز پادیواری میز کناری
sideboard
U
میز پادیواری میز کناری
bystreet
U
خیابان کناری خیابان فرعی
service road
U
جاده کناری جاده سرویس
out of bounds
U
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com