English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
when does the bill fall due ? U سررسید برات چه موقعی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overdue draft U برات سررسید گذشته
when will that bill fall due ? U سررسید پرداخت ان برات کی است
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer U محال علیه برات برات کش
drawers U محال علیه برات برات کش
somewhen U یک موقعی
when U موقعی که
time U زمانی موقعی
timed U زمانی موقعی
times U زمانی موقعی
impertinence U نابهنگامی بی موقعی
the time arrives that U موقعی می رسدکه
impertinency U نابهنگامی بی موقعی
maturity U سررسید
usance U سررسید
expiry date U سررسید
due date U سررسید
pay at tenor U در سررسید پرداختن
matured U سررسید شده
date of maturity U تاریخ سررسید
maturity date U تاریخ سررسید
due date U تاریخ سررسید
interlunar U موقعی که ماه نامریی است
interlunary U موقعی که ماه نامریی است
deadline U سررسید اخرین فرصت
deadlines U سررسید اخرین فرصت
payable in arrears U قابل پرداخت در سررسید
the bill will mature tomorrow U سررسید ان قبض فردا است
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
psychological moment U موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. U یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
do while U یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
provisional frame U ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
drawer U برات کش
bill of exchange U برات
honors U برات
bill of exgchange U برات
bill exchange U برات
bill of e. U برات
draft U برات
bills U برات
drawers U برات کش
drafted U برات
honours U برات
honouring U برات
honoured U برات
honour U برات
honoring U برات
honored U برات
cheques U برات
cheque U برات
drafts U برات
bill U برات
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
clean bill U برات ساده
foreign bill U برات ارزی
drawee U برات گیر
sight draft U برات دیداری
dishoner U نکول برات
sight draft U برات به رویت
draft at sight U برات به رویت
sight bill U برات دیداری
currency of a bill U مدت برات
draft at sight U برات دیداری
drawer of a bill of exchange U برات دهنده
on sight bill of exchange U برات عندالمطالبه
make a draft for U برات کردن
re draft U برات رجوعی
re draft U برات رجوعی
re exchange U برات رجوعی
retired draft U لاشه برات
indorsee U برات گیر
trade acceptance U برات قبولی
short bill U برات کم مدت
honor U پذیرفتن برات
foreign bill U برات خارجی
exequatur U برات قونسول
enfacement U رونویسی برات
due bill U برات پرداختنی
drawn on U برات کشیدن
usance bill U برات به وعده
cambist U دلال برات
kites U برات صوری
draw U برات کشیدن
draws U برات کشیدن
holders U دارنده برات
drawer U کشنده برات یا چک
drawer U برات گیر
drawer U برات دهنده
drawers U کشنده برات یا چک
drawers U برات گیر
holder U دارنده برات
drawers U برات دهنده
accommodation acceptance U برات دوستانه
accommodation bill U برات دوستانه
drafts U برات سفته
paper U سفته برات
dishonours U نکول برات
kite U برات صوری
kites U برات دوستانه
papers U سفته برات
dishonored U نکول برات
kite U برات دوستانه
dishonoring U نکول برات
dishonors U نکول برات
papering U سفته برات
dishonour U نکول برات
dishonoured U نکول برات
dishonouring U نکول برات
papered U سفته برات
agiotage U دلالی برات
drafts U برات کشی
bill exchange U برات بازرگانی
draft U حواله برات
drafted U برات کشی
bill of exchange U برات ارزی
draft U برات کشی
draft U برات سفته
bill pay able at sight U برات رویت
bill pay able at sight U برات دیداری
bill broker U دلال برات
premiums U صرف برات
drafts U حواله برات
drafted U برات سفته
bank bill U برات بانک
drafted U حواله برات
bank draft U برات بانکی
bankbill U برات بانک
premium U صرف برات
bill of exchange U برات مبادلهای
sight draft U برات یا حواله دیداری
days sight draft U برات دیداری 06 روزه
bill time draft U برات وسفته موجل
discount with U تنزیل کردن برات
bill payable U برات قابل پرداخت
discount U برات را نزول کردن
drawer U برات دهنده محیل
blank endorsement U برات سفید مهر
usance U برات وعده دار
first of exchange U نسخه اصلی برات
on sight bill of exchange U برات برویت یا دیداری
discounts U برات را نزول کردن
discounting U برات را نزول کردن
discounted U برات را نزول کردن
drawers U برات دهنده محیل
draft at tenor U برات مدت دار
time draft U برات مدت دار
I felt it it in my bones. I had a hunch. U بدلم برات شده بود
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
draw on U عهده کسی برات کشیدن
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
enface U در روی برات نوشتن یامهرزدن
payment against a draft U پیش پرداخت در مقابل برات
bills payable برات های پرداخت کردنی
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
short bills U سفته یا برات کوتاه مدت
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
return account U صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
Now I am going to tell you something. U حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw U بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement U فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem U به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com