Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chairlift
U
سردست بلند کردن
chairlifts
U
سردست بلند کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sleeves
U
سردست
sleeve
U
سردست
cufflinks
U
دکمهی سردست
cuffing
U
دکمه سردست
cufflink
U
دکمهی سردست
cuffs
U
دکمه سردست
chevrons
U
یراق سردست
chevron
U
یراق سردست
sleeve
U
روپوش سردست
sleeves
U
روپوش سردست
cuff
U
دکمه سردست
sleeve emblem
U
علامت سردست
shoulder
U
گوشت سردست
cuffed
U
دکمه سردست
cuffed
U
سردست پیراهن مردانه
cuff
U
سردست پیراهن مردانه
cuffs
U
سردست پیراهن مردانه
cuffing
U
سردست پیراهن مردانه
stud
U
دکمه سردست دسته
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
erects
U
بلند کردن
heave
U
بلند کردن
heaved
U
بلند کردن
hoisted
U
بلند کردن
heightening
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
hoists
U
بلند کردن
hoist
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
erected
U
بلند کردن
erect
U
بلند کردن
erecting
U
بلند کردن
heists
U
بلند کردن
heist
U
بلند کردن
heighten
U
بلند کردن
heightened
U
بلند کردن
elevate
U
بلند کردن
throw up
U
بلند کردن
elevating
U
بلند کردن
lift
U
بلند کردن
lifts
U
بلند کردن
lifted
U
بلند کردن
lifting
U
بلند کردن
upraise
U
بلند کردن
to throw up
U
بلند کردن
walk off with
U
بلند کردن
exalts
U
بلند کردن
exalting
U
بلند کردن
exalt
U
بلند کردن
heightens
U
بلند کردن
craning
U
وسیله بلند کردن
cranes
U
وسیله بلند کردن
steals
U
بلند کردن چیزی
craned
U
وسیله بلند کردن
crane
وسیله بلند کردن
steal
U
بلند کردن چیزی
hoists
U
وسیله بلند کردن
lift fire
U
بلند کردن اتش
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
hoist
U
وسیله بلند کردن
soar
U
بلند پروازی کردن
hydraulic lift
U
بلند کردن اب به نیروی اب
hoisted
U
وسیله بلند کردن
soars
U
بلند پروازی کردن
soared
U
بلند پروازی کردن
banks
U
کپه کردن بلند شدن
harangues
U
باصدای بلند نطق کردن
hoists
U
بلند کردن وسایل سنگین
haranguing
U
باصدای بلند نطق کردن
hoisted
U
بلند کردن وسایل سنگین
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
hoist
U
بلند کردن وسایل سنگین
bank
U
کپه کردن بلند شدن
sound off
U
باصدای بلند صحبت کردن
pedestal
U
بلند کردن ترفیع دادن
harangued
U
باصدای بلند نطق کردن
harangue
U
باصدای بلند نطق کردن
to make a dust
U
گردو خاک بلند کردن
raise a dust
U
گرد و خاک بلند کردن
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
to put forth
U
بلند کردن نمایش دادن
pedestals
U
بلند کردن ترفیع دادن
lifted
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
lift
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
craned
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
long ball
U
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
crane
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lay hands one someone
U
دست روی کسی بلند کردن
ululate
U
باصدای بلند ناله وزاری کردن
craning
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lifting
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
cranes
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lifts
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
bite off more than one can chew
<idiom>
U
با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
to pick up women
<idiom>
U
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
too many irons in the fire
<idiom>
U
بایک دست چند هندوانه بلند کردن
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
forklift
U
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
To vacate a house.
U
خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
collecting
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
collects
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collect
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
U
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
spike
U
میخ بلند کف کفش فوتبالیست هاوورزشکاران میخ دار کردن میخکوب کردن
extends
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
extending
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to pick up somebody
[to find sexual partners]
U
بلند کردن کسی
[زنی]
[برای رابطه جنسی]
[اصطلاح روزمره]
levers
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
lever
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
clear
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
pries
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pried
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pry
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
corn-effect
U
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
mouth filling
U
بلند
tall
U
قد بلند
tall
U
بلند
upland
U
بلند
skyscraper
U
بلند
taller
U
بلند
eminent
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
taller
U
قد بلند
tallest
U
بلند
tallest
U
قد بلند
soaring
U
بلند
pointers
U
خط کش بلند
fortes
U
بلند
loftily
U
بلند
grandiose
U
بلند
vociferous
U
بلند
uplands
U
بلند
aloud
U
بلند
forte
U
بلند
loudly
U
بلند
highfalutin
U
بلند
loudspeaker
U
بلند گو
highs
U
بلند
high grown
U
بلند قد
highest
U
بلند
willowy
U
بلند
high
U
بلند
pointer
U
خط کش بلند
lengthwise
U
بلند
eton collan
U
بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
longs
U
بلند
megaphone
U
بلند گو
long
U
بلند
amplifiers
U
بلند گو
amplifier
U
بلند گو
longed
U
بلند
talll
U
قد بلند
legged
U
پا بلند
talll
U
بلند
megaphones
U
بلند گو
long-
U
بلند
longest
U
بلند
longer
U
بلند
rumbustious
U
بلند
loud speaker
U
بلند گو
towering
U
بلند
long splice
U
پیوند بلند
long term
U
بلند مدت
tore
U
علف بلند
long robe
U
ردای بلند
long run
U
بلند مدت
high rise block
U
ساختمان بلند
high pass
U
پاس بلند
high hurle
U
مانع بلند
anchor at short stay
U
لنگر بلند
high hat
U
کلاه بلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com