English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sick headache U سردرد همراه با
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i suffer from headache U سردرد دارم دچار سردرد هستم
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
galea U سردرد
cephalalgia U سردرد
sorehead U سردرد
headache U سردرد
cephalgia U سردرد
headaches U سردرد
calvus hystericus U سردرد هیستریایی
cephalalgic U داروی سردرد
hemicrania U سردرد یک سویی
cephalgia U سردرد [پزشکی]
clavus U سردرد شدید
cephalea U سردرد [پزشکی]
headache U سردرد [پزشکی]
headache {sg} U سردرد [پزشکی]
headaches U سردرد [پزشکی]
headachy U سردرد دار سردرداور
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking. U من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
participants U همراه
accompanying U همراه
participant U همراه
along U همراه
mid U همراه با
mid- U همراه با
on U همراه
comrade U همراه
attendant U همراه
attendants U همراه
bundled U همراه
accompanied by U همراه
acologte U همراه
concomitant U همراه
comrades U همراه
company U همراه
companies U همراه
to fight with the enemy U همراه = با
secondary planet U همراه
non concurrent U نا همراه
in company with U همراه
escorting U همراه بدرقه
to go along U همراه شدن
spasmodically U همراه با انقباضات
to accompany U همراه شدن
accompany U همراه بودن
escort U همراه بدرقه
escorted U همراه بدرقه
fraught U دارا همراه
escorts U همراه بدرقه
accompanies U همراه بودن
unbundled U غیر همراه
to keep company with U همراه بودن با
spasmodic U همراه با انقباضات
to come along U همراه امدن
indiental music U موزیک همراه
come along with me U همراه من بیائید
compeer U قرین همراه
door bundle U بار همراه
good luck to you U خدا به همراه
bon voyage U خدا به همراه
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
accommpanying element U عنصر همراه
accompanier U همراه مصاحب
accompanying cargo U بار همراه
accompanying fire U اتش همراه
accompanying sound U صدای همراه
associated sound U صدای همراه
accompanying supplies U تدارکات همراه
go along U همراه رفتن
accompanied U همراه بودن
attends U همراه بودن
attending U همراه بودن
attend U همراه بودن
convoys U همراه رفتن
unaccompanied U بدون همراه
convoy U همراه رفتن
companion U همراه همدم
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
to go along U همراه کسی رفتن
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
herewith U همراه این نامه
bundled software U نرم افزار همراه
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
typhoons U توفان همراه با باران
typhoon U توفان همراه با باران
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
to accompany U همراه کسی رفتن
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
savate U بوکس همراه با لگد
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
kick boxing U بوکس همراه با لگد
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
wave off U فرود همراه با سایش
attendant U همراه نگهبان کشیک
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
participative U انبازی کننده همراه
attendants U همراه نگهبان کشیک
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
companies U گروهان همراه کسی رفتن
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
company U گروهان همراه کسی رفتن
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
to play gooseberry U همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
female U استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
break-dancing U گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
multimedia U کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
SIMD U معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com