English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
red tide [algal bloom] U سرخ خیزاب [سرخ شدن آب دریا در اثرانبوه شدن خزه ها]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wave U خیزاب
waved U خیزاب
waves U خیزاب
waving U خیزاب
surf U خیزاب دریاکنار
billow U خیزاب
billowed U خیزاب
billowing U خیزاب
billows U خیزاب
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
afflux U خیزاب
ground sea U خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
land swell U خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
lap n U خوردن خیزاب بکنار دریا
planegency U صدای خیزاب که بکرانه دریا بخورد
rip current U خیزاب یا موج تجاوز کننده بساحل
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
surfy U دارای خیزاب زیاد
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
whitecap U سفیدک خیزاب
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com