English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rubicund U سرخی رخ رو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blush U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushed U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushes U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushing U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
acnerosacea U ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
aurora U سرخی شفق اغاز
crepuscle U سرخی بامداد یا شامگاه
crepuscule U سرخی بامداد یا شامگاه
high colour U سرخی
merry dances U سرخی شفق
peachiness U سرخی
red ness U سرخی
redness U سرخی
rosacean U گل سرخی
rose red U گل سرخی
rosiness U سرخی
rubicundity U سرخی
ruddiness U سرخی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com