English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crepuscle U سرخی بامداد یا شامگاه
crepuscule U سرخی بامداد یا شامگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retreating U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
evening parade U رژه شامگاه مراسم شامگاه
retreats U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreated U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
daybreak U بامداد
forenoon U بامداد
night long U از سر شب تا بامداد
a.m U بامداد
mornings U هر بامداد
daydawn U بامداد
morning U بامداد
sunsets U شامگاه
dew fall U شامگاه
dewfall U شامگاه
even fall U شامگاه
eventide U شامگاه
eve U شامگاه
sunset U شامگاه
evening parade U شامگاه
this morning U امروز بامداد
moring star U ستاره بامداد
morning prayer U نماز بامداد
pride of the morning U مه یا باران بامداد
yesterday morning U بامداد دیروز
day star U ستاره بامداد
daystar U ستاره بامداد
redness U سرخی
rubicund U سرخی رخ رو
rosacean U گل سرخی
rose red U گل سرخی
rosiness U سرخی
rubicundity U سرخی
ruddiness U سرخی
red ness U سرخی
peachiness U سرخی
high colour U سرخی
evensong U سرود شامگاه
first watch U نگهبانی شامگاه
pencilled U بامداد سایه زده
merry dances U نام الهه بامداد
nightlong U در سرتاسرشب از سرشب تا بامداد
merry dances U سرخی شفق
evening gun U توپ سلام شامگاه
aurora U سرخی شفق اغاز
crepuscular birds U مرغابی که درسرخی شامگاه بیرون می اید
blushing U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushed U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blush U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushes U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
acnerosacea U ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com