English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ashamed U سرافکنده شرمنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dejected <adj.> U سرافکنده
abject سرافکنده
crestfallen U سرافکنده
they sing small now U سرافکنده شده اند
abash U شرمنده کردن
shames U شرمنده کردن
shamed U شرمنده کردن
shame U شرمنده کردن
shaming U شرمنده کردن
bash U شرمنده شدن ترسیدن
to shame somebody U کسی را شرمنده کردن
to bring shame upon somebody U کسی را شرمنده کردن
to put somebody to shame U کسی را شرمنده کردن
bashed U شرمنده شدن ترسیدن
iam a of such conduct U از این رفتار شرمنده ام
bashes U شرمنده شدن ترسیدن
bashing U شرمنده شدن ترسیدن
hangdog U ادم خبیث شرمنده وترسو
blush U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushed U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushes U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushing U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com