English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
targetting U سینه حریف
targeting U سینه حریف
targeted U سینه حریف
target U سینه حریف
targets U سینه حریف
targetted U سینه حریف
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
oppresses U ستم کردن بر کوفتن
oppressing U ستم کردن بر کوفتن
oppress U ستم کردن بر کوفتن
repressing U سرکوب کردن در خود کوفتن
represses U سرکوب کردن در خود کوفتن
repress U سرکوب کردن در خود کوفتن
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
brooches U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
footslog U پا کوفتن
knock at the door U در کوفتن
contuse U کوفتن
forges U بر سندان کوفتن
forge U بر سندان کوفتن
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
reforge U دوباره برسندان کوفتن
represses U باز کوفتن فرونشاندن
repress U باز کوفتن فرونشاندن
repressing U باز کوفتن فرونشاندن
hemmed U سینه صاف کردن
hem U سینه صاف کردن
hemming U سینه صاف کردن
hems U سینه صاف کردن
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
spike U کوفتن توپ به زمین بعد از کسب امتیازابشار
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
square U مرتب کردن کلاه
defraud U کلاه برداری کردن
defrauds U کلاه برداری کردن
squaring U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
to block a hat U قالب کردن یک کلاه
defrauded U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
To clear ones throat. U سینه ( گلوی ) خود را صاف کردن
mark U نشانه کردن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
marks U نشانه کردن حریف
dribbles U رد کردن توپ از حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
clinches U بغل کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
clinching U بغل کردن حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
clinched U بغل کردن حریف
clinch U بغل کردن حریف
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
to wheeze out U باخس خس گفتن با سینه تنگ ادا کردن
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
parrying U دفع کردن حمله حریف
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
parries U دفع کردن حمله حریف
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
parried U دفع کردن حمله حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
parry U دفع کردن حمله حریف
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
slammed U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slamming U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
redbreast U پرنده سینه سرخ سینه سرخ
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
hearts U سینه
forecastle U سینه
ball flower U گل سینه
bowing U سینه
heart U سینه
bows U سینه
petto U سینه
end on U سینه به سینه
breasts U سینه
breast U سینه
pulmonory U سل سینه
white steaming light U سینه
busting U سینه
chest to chest U سینه به سینه
bust U سینه
busted U سینه
mandrel or dril U سینه
bosoms U سینه
busts U سینه
bow U سینه
bosom U سینه
thorax U سینه
thoraces U سینه
thoraxes U سینه
bowed U سینه
sputum U خلط سینه
bows U سینه کشتی
pneumonia U سینه پهلو
brisket U سینه انسان
pectoralgia U سینه درد
bowing U سینه کشتی
lumber's line U خط سینه ناو
peripeneumony U سینه پهلو
lubber's line U نشانگر سینه
head rope U طناب سینه
lungwort U سینه دارو
bowed U سینه کشتی
bow U سینه کشتی
pectoral cross U صلیب سینه
bosom U پیش سینه
forward turret U توپ سینه
bosoms U پیش سینه
chemisette U پیش سینه
robin U سینه سرخ
robins U سینه سرخ
preens U سنجاق سینه
forward spring U اسپرینگ سینه
line of attack U سینه شمشیرباز
poitrel U سینه بند
pectoriloquy U صدای سینه
pectorla fins U بالهای سینه
To beat ones breast. U سینه زدن
kist U قفسه سینه
trim forward U نشست سینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com