English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
buttress dam U سد پایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
basic U پایهای
basics U پایهای
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
grade U در پایهای قرار گرفتن
grades U در پایهای قرار گرفتن
elementary U مقدماتی پایهای
fundamental U پایهای
andiron U سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
basilar U پایهای واقع شده در پایین
framed building U ساختمان تیر پایهای
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
octal base U هشت پایهای
octal glass type tube U لامپ الکترونی هشت پایهای
piedmont U کوه پایهای
platform independence U استقلال پایهای
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
SX U نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
tail boom U پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
tripod ligand U لیگاند سه پایهای
Xerox Network System U پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
XNS U پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com