English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blocking U سد راه غیرقانونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
illegally U بطور غیرقانونی
larceny U تصرف غیرقانونی
traffic U تجارت غیرقانونی
trafficked U تجارت غیرقانونی
trafficking U تجارت غیرقانونی
traffics U تجارت غیرقانونی
illegal U غیرقانونی
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
pirate U کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirate U ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirated U کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirated U ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirates U کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirates U ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirating U کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirating U ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
outlaw U یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlawed U یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlawing U یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlaws U یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
unlawful U حرام غیرقانونی
lawlessness U غیرقانونی
wrongful U پرغلط غیرقانونی
infringement U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringements U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
extra legal U غیرقانونی
extralegal U غیرقانونی
floater U کسی که درچند محل بنحو غیرقانونی رای بدهد
illegal move U حرکت غیرقانونی شطرنج
illegality U غیرقانونی
illegalize U غیرقانونی دانستن
illigal character U کاراکتر غیرقانونی
pound breach U هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
sequestration U توقیف غیرقانونی
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com