Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
d. of a speech
U
سخن رانی
oratorship
U
سخن رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
line
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
regatta
U
مسابقه کرجی رانی
regattas
U
مسابقه کرجی رانی
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
matinee
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinees
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes
U
مسابقه ارابه رانی در روز
canoe
U
قایق رانی
canoes
U
قایق رانی
motoring
U
اتومبیل رانی
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
platform
U
سخن رانی کردن
platforms
U
سخن رانی کردن
repression
U
واپس رانی
yachting
U
قایق رانی
voluptuousness
U
شهوت رانی
wheelchair
U
ویلچر رانی
wheelchairs
U
ویلچر رانی
under
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under-
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
auto racing
U
مسابقه اتومبیل رانی
sprinting
U
مسابقه اتومبیل رانی
lectureship
U
سمت سخن رانی
lectureships
U
سمت سخن رانی
hobble
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
speedway
U
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
boat
U
قایق رانی کردن
boats
U
قایق رانی کردن
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
active emf
U
نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force
U
نیروی برق رانی موثر
aerostation
U
کشتی رانی هوایی
auto drome
U
پیست اتومبیل رانی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
circumavigator
U
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumnavigate
U
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
circumnavigation
U
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force
U
نیروی برق رانی مجاورتی
crural
U
رانی
drag racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
drive way
U
مسیر اتومبیل رانی
ease all
U
درکرجی رانی ایست
ejection
U
بیرون رانی
eloge
U
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
extrudate
U
محصول روزن رانی
extrusion
U
روزن رانی
femoral
U
رانی
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
funeral oration
U
سخن رانی برسرجنازه
harness horse
U
اسب مخصوص ارابه رانی
harness race
U
مسابقه ارابه رانی
harness racing
U
ارابه رانی تک اسبه
hopple
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
icekhana
U
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
inguinal
U
کشاله رانی
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
innavigable
U
غیرقابل کشتی رانی
kite track
U
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
libidinously
U
از روی شهوت رانی
loxodromic
U
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
moto cross
U
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
navigation river
U
رودخانه قابل کشتی رانی
oarsmanship
U
کرجی رانی
oceanshipping
U
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
off road racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
ox goad
U
نیزه گاو رانی
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
portolano
U
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
ranee
U
رانی
rani
U
رانی
red flag
U
پرچم قرمز اتومبیل رانی
row a race
U
مسابقه کرجی رانی دادن
sailing orders
U
دستور کشتی رانی
salaciously
U
از روی شهوت رانی
salaciousness
U
شهوت رانی
salacity
U
شهوت رانی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
Other Matches
voluptuously
U
باشهوت رانی
to give a lecture
U
سخن رانی کردن
to go on the stump
U
سخن رانی کردن
shipping company
U
شرکت کشتی رانی
shippable
U
قابل کشتی رانی
seaworthy
U
قابل کشتی رانی
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
Carpool
U
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
car passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
starter
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starting motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
to row a race
U
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
to pander any one's lust
U
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
tirm oval
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable
[jumper cable]
U
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com