Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
callosity
U
سخت شدن یا پینه کردن پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
corn
U
میخچه
[پزشکی]
[ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
clavus
U
میخچه
[پزشکی]
[ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
to p up
U
پینه کردن
revamping
U
وصله پینه کردن
revamps
U
وصله پینه کردن
inure or en
U
پینه خورده کردن
revamp
U
وصله پینه کردن
indurate
U
پینه خورده کردن
revamped
U
وصله پینه کردن
cobbles
U
سنگ فرش کردن پینه دوزی
cobble
U
سنگ فرش کردن پینه دوزی
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
bunny rabbits
U
پینه
bunion
U
پینه پا
bunny rabbit
U
پینه
calluses
U
پینه
callus
U
پینه
bunions
U
پینه پا
bunnies
U
پینه
bunny
U
پینه
induration
U
پینه خوردگی
patched
U
پینه دار
callose
U
پینه دار
lady bug
U
پینه دوز
inurement
U
پینه خوردگی
lady clock
U
پینه دوز
ladybeetle
U
پینه دوز
callous
U
پینه خورده
callous
U
پینه زدن
cobbler
U
پینه دوز
engrained
U
پینه خورده
patchery
U
پینه دوزی
cobblers
U
پینه دوز
ladybug
U
پینه دوز
ladybugs
U
پینه دوز
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
mending
U
وصله پینه شدنی
sclerous
U
متصلب پینه خورده
souter
U
کفاش پینه دوز
soutar
U
کفاش پینه دوز
sitfast
U
پینه در پشت اسب
callus
U
پینه استخوانی گیاه
calluses
U
پینه استخوانی گیاه
seared conscience
U
وجدان پینه خورده
indurate
U
پوست کلفت کردن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
hard handed
U
دارای دستهای پینه خورده سخت گیر
thresh
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshed
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshing
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshes
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
tan
U
باحمام افتاب پوست بدن راقهوهای کردن
taxidermist
U
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
percutaneous perspiration
U
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
peel
U
پوست انداختن پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
incrust
U
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
goatskin
U
پوست بز
tegmentum
U
پوست
tegmen
U
پوست
skinless
U
بی پوست
hide
U
پوست
integument
U
پوست
bark
U
پوست
skinner
U
پوست کن
parer
U
پوست کن
encrustation
U
پوست
peltry
U
پوست
husk
U
پوست
crustal
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
dermis
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
husks
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
encrustations
U
پوست
cuticle
U
پوست
glume
U
پوست
hides
U
پوست
shale
U
پوست
skin
U
پوست
skinned
U
پوست
rinds
U
پوست
rind
U
پوست
peeling
U
پوست
skins
U
پوست
shells
U
پوست
skinning
U
پوست
peel
پوست
goat
U
پوست بز
goats
U
پوست بز
stripper
U
پوست کن
strippers
U
پوست کن
tunc
U
پوست
scalp
U
پوست سر
cortices
U
پوست
cortex
U
پوست
peels
U
پوست
hull
U
پوست
barking
U
پوست
flayer
U
پوست کن
hulls
U
پوست
barks
U
پوست
shell
U
پوست
shelling
U
پوست
neurilemma or lema
U
پوست پی
barked
U
پوست
scalp
U
پوست فرق سر
flench
U
پوست کندن
chafing
U
پوست رفتگی
pod
U
پوست برونی
slough
U
پوست سبوس
pods
U
پوست برونی
flense
U
پوست کندن
rhytidome
U
پوست درخت
scrotum
U
پوست بیضه
chafe
U
پوست رفتگی
ross
U
پوست کندن
chafes
U
پوست رفتگی
ethiope
U
سیاه پوست
ross
U
پوست درخت
scrotums
U
پوست بیضه
scalps
U
پوست کندن از سر
ethiopian
U
سیاه پوست
slough
U
پوست مار
erythema
U
التهاب پوست
scalp
U
پوست کندن از سر
scalps
U
پوست فرق سر
fellmonger
U
دلال پوست
scalable
U
پوست کندنی
scalps
U
پوست سر بامو
scarf skin
U
پوست برونی
excoriation
U
پوست رفتگی
excoriate
U
پوست کندن از
vellum
U
پوست گوساله
astrakhan
U
پوست قره کل
unhusk
U
پوست کندن
bearskin
U
پوست خرس
astrachan
U
پوست قره کل
exuviate
U
پوست انداختن
bearskins
U
پوست خرس
impassive
U
پوست کلفت
fellmonger
U
پوست فروش
astrachan
U
پوست بخارا
excorticate
U
پوست کندن
scalp
U
پوست سر بامو
glumaceous
U
پوست دار
lambskin
U
پوست بره
hull
U
پوست کندن
peeled
U
پوست کنده
negress
U
زن سیاه پوست
crusted
U
پوست دار
beaver
U
پوست سگ ابی
skins
U
پوست پوستی
flays
U
پوست کندن از
skinning
U
پوست پوستی
hulls
U
پوست کندن
skinny
U
پوست واستخوان
kipskin
U
دسته پوست
pachydrmatous
U
پوست کلفت
frets
U
پوست را بردن
pachydermatous
U
پوست کلفت
fret
U
پوست را بردن
oxhide
U
پوست گاو
sheepskin
U
پوست گوسفند
onionskin
U
پوست پیاز
flaying
U
پوست کندن از
flayed
U
پوست کندن از
sheds
U
پوست ریختن
moleskin
U
پوست کورموش
malacodermous
U
نرم پوست
malicorium
U
پوست انار
melanic
U
سیاه پوست
melanotic
U
سیاه پوست
mesoderm
U
میان پوست
lambskins
U
پوست بره
molt
U
پوست اندازی
sheds
U
پوست انداختن
flay
U
پوست کندن از
skinned
U
پوست پوستی
skin
U
پوست پوستی
beavers
U
پوست سگ ابی
shed
U
پوست انداختن
shed
U
پوست ریختن
shedding
U
پوست انداختن
shedding
U
پوست ریختن
kid skin
U
پوست بزغاله
papillose
U
مانندبرامدگی پوست
husked
U
پوست کنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com