Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sublation
U
تغییرشکل
paramorphic
U
تغییرشکل
strains
U
تغییرشکل
paramorphous
U
تغییرشکل
strain
U
تغییرشکل
evolution
U
تغییرشکل
transmogrify
U
تغییرشکل دادن
deformation energy
U
انرژی تغییرشکل
sublate
U
تغییرشکل یافتن
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
to fog off
U
دراثر رطوبت پوسیدن
windbound
U
متوقف دراثر باد
By a happy coincidence.
U
دراثر حسن تصادف
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
ether extract
U
ماده الی محلول دراثر
electrocution
U
کشتن یا مرگ دراثر برق
to d. in one's bed
U
دراثر پیری یا بیماری مردن
companionate
U
بهم پیوسته دراثر اتحادواشتراک
frost hoil
U
ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
psychomotor
U
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
lunitidal
U
وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
suntan
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
photoglyph
U
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
cacogenesis
U
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
suntans
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
catalyst
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
sbend distortion
U
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
windage
U
کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
catalysts
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
moraine
U
سنگ وخاکی که دراثر توده یخ غلتان جابجاوانباشته شود
boggle
U
دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
form utility
U
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
downwash
U
زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
hydrofoils
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contact burst preclusion
U
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
comparative
U
نسبی
respective
U
نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
self relative
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
relative code
U
کد نسبی
relative
U
نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
comparatives
U
نسبی
proportional
U
نسبی
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
relative bearing
U
گرای نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relative address
آدرس نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative income
U
درامد نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative density
U
دانسیته نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative
U
خودی نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
sib
U
منسوب نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
relativity
U
فرضیه نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
whole blood
U
قرابت نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
specific gravity
U
چگالی نسبی
sanguinity
U
قرابت نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relative wind
U
باد نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
relativeness
U
نسبی بودن
emissivity
U
تابش نسبی
relativism
U
نسبی نگری
stranger in blood
U
غیر نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
bump
U
ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
sound level
U
شدت نسبی صوت
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
strains
U
افزایش طول نسبی
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
strain
U
تغییر شکل نسبی
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bel
U
واحد شدت نسبی توان
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
mackle
U
لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
apparent wander
U
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
conservation
[darn]
U
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
atmospheric refraction
U
شکست نور دراثر برخورد به طبقات جوی شکست جوی نور
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com