Perdic | ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	nova U	ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	revives U	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
	revive U	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
	revived U	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
	reeducate U	دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
	unregenerated U	دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
	unregenerate U	دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
	reship U	دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
	asteroidal U	ستارهای
	siderial U	ستارهای
	radials U	ستارهای
	radial U	ستارهای
	pentacular U	ستارهای
	starry U	ستارهای
	astral U	ستارهای
	sidereal U	ستارهای
	regains U	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
	regaining U	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
	regained U	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
	regain U	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
	sphery U	ستارهای شکل
	interstellar U	بین ستارهای
	staller cluster U	خوشه ستارهای
	planetary U	ستارهای نجومی
	star nebula U	سحابی ستارهای
	radial motor U	موتور ستارهای
	stellar embryos U	جنینهای ستارهای
	star connection U	اتصال ستارهای
	star circuit U	مدار ستارهای
	star network U	شبکه ستارهای
	star nebula U	ابری ستارهای
	radial form U	شکل ستارهای
	star cloud U	سحابی ستارهای
	star cloud U	ابری ستارهای
	pulsation U	تپش ستارهای
	aster U	گل ستارهای مینا
	pulsation U	ضربان ستارهای
	voltage to neutral U	ولتاژ اتصال ستارهای
	open star cluster U	خوشه باز ستارهای
	quasistellar objects U	اجرام شبه ستارهای
	interstaller hydrogn U	ئیدروژن بین- ستارهای
	interstaller space U	فضای بین- ستارهای
	interstellar dust U	غبار بین- ستارهای
	interstellar gas U	گاز بین- ستارهای
	interstellar matter U	ماده بین- ستارهای
	stellar inertial navigation U	ناوبری لختی ستارهای
	multistar network U	شبکه چند ستارهای
	interstellar U	خلاء بین- ستارهای
	double bank radial engine U	موتور ستارهای دوبل
	five star U	افسر پنج ستارهای
	star grass U	هر نوع گیاه گل ستارهای
	asteroid U	ستاره مانند ستارهای
	globular cluster U	خوشه ستارهای کروی
	asteroids U	ستاره مانند ستارهای
	star thistle U	قنطوریون ستارهای گل توری
	load call U	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
	compression ignition U	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
	looped U	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
	loop U	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
	loops U	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
	heliacal U	ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشیدقابل رویت است
	I didnt get much sleep. U	زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
	reopens U	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
	reopen U	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
	reopened U	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
	reopening U	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
	helical U	ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
	overbuild U	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
	to hold somebody in great respect U	کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
	redintegrate U	دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
	surcharges U	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
	surcharge U	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
	high speed U	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
	continually U	دوباره و دوباره
	afresh U	دوباره
	de novo U	دوباره
	on more U	دوباره
	again U	دوباره
	revet U	دوباره
	anew U	دوباره
	bis U	دوباره
	reissued U	دوباره منتشرکردن
	encore U	دوباره بنوازید
	rewrote U	دوباره نویسی
	rejoin U	دوباره پیوستن به
	rewrote U	دوباره نوشتن
	A fresh lease of life. U	عمر دوباره
	rewritten U	دوباره نویسی
	rejoined U	دوباره پیوستن به
	encores U	دوباره بنوازید
	rework U	دوباره ورزیدن
	reissue U	دوباره منتشرکردن
	reworks U	دوباره ورزیدن
	reworking U	دوباره ورزیدن
	reissues U	دوباره منتشرکردن
	twice born U	دوباره زاد
	reworked U	دوباره ورزیدن
	reassembled U	دوباره سوارکردن
	reinstate U	دوباره گماشتن
	reissuing U	دوباره منتشرکردن
	recurring U	دوباره فاهرشونده
	rewritten U	دوباره نوشتن
	rewrites U	دوباره نویسی
	refills U	دوباره پرکردن
	refilling U	دوباره پر کردن
	refilling U	دوباره پرکردن
	refilled U	دوباره پر کردن
	retaking U	دوباره گرفتن
	refilled U	دوباره پرکردن
	retaken U	دوباره گرفتن
	refill U	دوباره پرکردن
	renders U	دوباره دادن
	retakes U	دوباره گرفتن
	reproductions U	تولید دوباره
	refills U	دوباره پر کردن
	rewriting U	دوباره نویسی
	rewriting U	دوباره نوشتن
	reinstated U	دوباره گماشتن
	rewrite U	دوباره نویسی
	rebirth U	تولد دوباره
	reproduction U	تولید دوباره
	refloating U	دوباره به اب انداختن
	rewrite U	دوباره نوشتن
	reinstates U	دوباره گماشتن
	reinstating U	دوباره گماشتن
	retake U	دوباره گرفتن
	rendered U	دوباره دادن
	refloat U	دوباره به اب انداختن
	remakes U	دوباره سازی
	rewrites U	دوباره نوشتن
	re-running U	دوباره دویدن
	re-run U	دوباره دویدن
	re-ran U	دوباره دویدن
	double-check <idiom> U	دوباره چک کردن
	reseat U	دوباره نشاندن
	reseated U	دوباره نشاندن
	reseating U	دوباره نشاندن
	reseats U	دوباره نشاندن
	refloated U	دوباره به اب انداختن
	re-runs U	دوباره دویدن
	redevelop U	دوباره فاهرکردن
	readjust U	دوباره تعدیل
	refloats U	دوباره به اب انداختن
	redevelops U	دوباره فاهرکردن
	rally U	دوباره بکارانداختن
	redeveloping U	دوباره فاهرکردن
	rallies U	دوباره بکارانداختن
	rallied U	دوباره بکارانداختن
	redeveloped U	دوباره فاهرکردن
	readjusts U	دوباره تعدیل
	remake U	دوباره سازی
	readjusting U	دوباره تعدیل
	readjusted U	دوباره تعدیل
	refresh U	دوباره پر کردن
	refreshed U	دوباره پر کردن
	Come again <idiom>	دوباره تکرار کن.
	reproduced U	دوباره تولیدکردن
	reproduces U	دوباره تولیدکردن
	reproducing U	دوباره تولیدکردن
	recapture U	دوباره تسخیرکردن
	recaptured U	دوباره تسخیرکردن
	recaptures U	دوباره تسخیرکردن
	recapturing U	دوباره تسخیرکردن
	rejoins U	دوباره پیوستن به
	reproduce U	دوباره تولیدکردن
	repeat U	دوباره گفتن
	repeat U	دوباره ساختن
	refreshes U	دوباره پر کردن
	replenish U	دوباره پر کردن
	replenished U	دوباره پر کردن
	replenishes U	دوباره پر کردن
	replenishing U	دوباره پر کردن
	reconstruction U	دوباره سازی
	reconstructions U	دوباره سازی
	refreshing U	دوباره سازی
	refreshingly U	دوباره سازی
	repeats U	دوباره ساختن
	repeats U	دوباره گفتن
	rejoining U	دوباره پیوستن به
	render U	دوباره دادن
	repass U	دوباره عبورکردن
	restart U	شروع دوباره
	reselling U	دوباره فروختن
	re establishment U	دوباره برقرارسازی
	resells U	دوباره فروختن
	resurge U	دوباره برخاستن
	resold U	دوباره فروختن
	reassemble U	دوباره سوارکردن
	reassembles U	دوباره سوارکردن
	reassembling U	دوباره سوارکردن
	redintegrate U	دوباره مستقرشونده
	come back U	دوباره مد شدن
	resell U	دوباره فروختن
	resorption U	بلع دوباره
	recature U	دوباره تسخیرکردن
	repeated test U	ازمون دوباره
	repiece U	دوباره سر هم دادن
	replenishment U	دوباره پرکردن
	recoat U	دوباره اندودن
	reproducer U	دوباره تولیدکننده
	reinvest U	دوباره گماشتن