English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
leads and lags U سبقت ها و تاخیرها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isolead curve U خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
linear speed U روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
overtaking U سبقت
antedated U سبقت
antecedence U سبقت
competitiveness U سبقت جو
competitive U سبقت جو
antedates U سبقت
precedence U سبقت
antedate U سبقت
transcendence or cy U سبقت
overtaking lane U خط سبقت
precession U سبقت
to get the better of U سبقت گرفتن بر
one-upmanship U یک قدم سبقت
one upmanship U یک قدم سبقت
lead U زاویه سبقت
GIVE WAY U محل سبقت
transcending U سبقت جستن
transcended U سبقت جستن
transcend U سبقت جستن
stadia line U خط انحراف سبقت
forereach U سبقت گرفتن از
get the start of U سبقت جستن بر
outmaneuver U سبقت گرفتن بر
outguess U سبقت جستن
GIVE WAY U سبقت آزاد
precess U سبقت گرفتن
lead pursuit U مسیر سبقت
prediction angle U زاویه سبقت
lead angle U زاویه سبقت
lateral tell U سبقت عرضی
transcends U سبقت جستن
lead lag relation U رابطه سبقت
grabs U سبقت گرفتن
grabbing U سبقت گرفتن
exceeding U سبقت و پیشی
overtakes U سبقت گرفتن
competitions U سبقت جوئی
overtaken U سبقت گرفتن
outdistance U سبقت گرفتن بر
outdistanced U سبقت گرفتن بر
outdistances U سبقت گرفتن بر
competition U سبقت جوئی
overtake U سبقت گرفتن
grabbed U سبقت گرفتن
grab U سبقت گرفتن
passant U سبقت گیر
lead U سبقت هادی
leads U سبقت هادی
outdistancing U سبقت گرفتن بر
leads U زاویه سبقت
best U سبقت گرفتن
overtaken U سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtake U سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtakes U سبقت گرفتن بر رد شدن از
competitions U هم چشمی سبقت جویی
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
overtaking vessel U ناو درحال سبقت
competition U هم چشمی سبقت جویی
passed U سبقت گرفتن از خطور کردن
anticipating U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipates U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipated U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipate U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
passes U سبقت گرفتن از خطور کردن
pass U سبقت گرفتن از خطور کردن
leading line U خط بستن زاویه سبقت به توپ
toget the start of one's rival U بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
one-upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
kinetic lead U سبقت مربوط به شتاب یاانرژی سینتیک
prediction mechanism U دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
overtaking sight distance U مسافت دید برای سبقت گرفتن
outfoot U در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از
one upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
outpoint U سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
anticipation U سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
seen fire U اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com