English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pot herbs U سبزیجات پختنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. U سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
culinary U پختنی
pot herb U سبزی پختنی
greens U سبزیجات
vegetables U سبزیجات
green stuff U سبزیجات
greenest U سبزیجات
green U سبزیجات
herbs U سبزیجات معطر
to cultivate vegetables U زراعت کردن سبزیجات
Vegetables dont agree (disagree)with me . U سبزیجات به من نمی سازد
verdure U تازگی سبزیجات سبزی
julienne U ابگوشت سبزیجات بریده شده
herb spice blend U آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
pot liquor U اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
olericulture U سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
goulash U نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com