English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incendiary U سبب اتش سوزی ذوب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thurification U بخور سوزی
heart ache U سینه سوزی
holocausts U همه سوزی
helium burning U هلیوم سوزی
self ignition U خود سوزی
hydrogn burning U ئیدروژن سوزی
pre ignition U پیش سوزی
holocaust U همه سوزی
that is no bed of roses U اش دهن سوزی نیست
fire control U جلوگیری از اتش سوزی
fire alarm telegraph U تلگراف اتش سوزی
conflagration U اتش سوزی بزرگ
conflagrations U اتش سوزی بزرگ
holocaust U اتش سوزی همگانی
fire insurance U بیمه اتش سوزی
holocausts U اتش سوزی همگانی
that is no bed of roses U شیره گلو سوزی نیست
firetrap U ساختمان مستعد اتش سوزی
fire escapes U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escape U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
there is a fire opposites U در خانه روبرو اتش سوزی رخ داده است
petroleur U کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
fire fighting U عکس العمل نسبت به اتش دشمن مبارزه با اتش سوزی
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
toaster U سرخ کننده برشته کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
deflective U کج کننده
fizzy U کف کننده
deletive U حک کننده
syncopator U غش کننده
prater U پچ پچ کننده
swooner U غش کننده
jaberer U پچ پچ کننده
refuser U رد کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
repudiationist U رد کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
mumbler U من من کننده
renunciant U کننده
thinner U کم کننده
abjurer or abjuror U کننده
hopper U لی لی کننده
renunciant U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
crepitant U خش خش کننده
mauler U له کننده
mitigatory U کم کننده
skittish U رم کننده
surfy U کف کننده
mitigative U کم کننده
fillet U پر کننده
filleted U پر کننده
crusher U له کننده
attacking U تک کننده
prattfall U پچ پچ کننده
benders U خم کننده
whisperer U پچ پچ کننده
bidder U کننده
commulator U یک سو کننده
fillers U پر کننده
bender U خم کننده
filler U پر کننده
puffer U پف کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
rebutter U رد کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
noncommittal U رد کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
doer U کننده
doers U کننده
bidders U کننده
catterer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
fluxing oil U اب کننده
solver U حل کننده
attenuant U اب کننده
percutient U دق کننده
trackers U پی کننده
tracker U پی کننده
sensor U حس کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com