English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
side band U ساید باند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
Constant dripping wear away the stone . <proverb> U قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
interband transition U انتقال باند- باند
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
bands U باند
band width U باند
band U باند
guard band U باند نگهبان
p band U باند فرکانس
k band U باند فرکانس
band width U پهنای باند
approach route U مسیرفرود به باند
approach line U خط تقرب به باند
hachi maki U باند دور سر
photographic strip U باند عکاسی
air strip U باند فرودگاه
airstrips U باند فرودگاه
bandwidth U پهنای باند
j band U باند فرکانس
energy band U باند انرژی
frequency band U باند فرکانس
frequency band U باند بسامد
error band U باند خطا
interband U باند میانی
intermediate band U باند میانی
broadband U پهن باند
broad band U باند پهن
broad band U پهن باند
baseband U باند پایه
airstrip U باند فرودگاه
run way U باند فرود
wavebands U باند موج
Gate U ورودی به باند
wideband U پهنای باند
runway U باند فرودگاه
x band U باند فرکانس
x band U باند- ایکس
landing strips U باند فرود
Citizens' Band U باند شهروندان
landing strip U باند فرود
Citizens' Band U باند خصوصی
runway U باند پرواز
runways U باند فرودگاه
runways U باند پرواز
bands U باند بانداژ
strapping U باند پیچی
side band U باند کناری
band U باند بانداژ
wave band U باند موج
waveband U باند موج
strip U باند فرود
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
frequency band compression U تراکم باند فرکانس
broadband amplifier U فزونساز باند گسترده
image band U باند فرکانس تصویر
broadband exchange U تعویض پهن باند
broadband channel U کانال پهن باند
frequency band width U پهنای باند فرکانس
long wave band U باند موج بلند
interband telegraphy U تلگراف باند میانی
wideband channel U کانال پهن باند
launching pad U باند پرتاب موشک
approach route U مسیر تقرب به باند
launching pads U باند پرتاب موشک
nominal bandwidth U پهنای باند نامی
approach end U ابتدای باند فرود
aperiodic antenna U انتن با باند گسترده
air strip U باند فرود یاپرواز
bleeding U باند تداخل امواج
narrowband U پهنای باند باریک
modulation handwidth U پهنای باند مدولاسیون
wideband channel U مجرای پهن باند
band switch U کلید تغییر باند
landing mat U باند فرود اضطراری
broadband antenna U انتن با باند گسترده
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
broadband channel U مجرای پهنای باند
mine strip U باند مین گذاری
impluse bandwith U پهنای باند ضربه جریان
interband recombination U ترکیب مجدد باند میانی
roll out U دویدن هواپیما روی باند
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
overshoot U فرودسایشی هواپیما روی باند
band change switch U کلید تغییر باند فرکانس
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
overshoots U فرودسایشی هواپیما روی باند
full beam spread U باند کامل روشن کننده
overshooting U فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliports U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
gantlope U باند برای دست دعوت به مارزه
gantelope U باند برای دست دعوت به مبارزه
strip alert U اماده باش روی باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
traffic control U کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
arresting barrier U چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
aggregate U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
in band signalling U ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
baseband U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G. U استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
taxiway U راه تاکسی یا باند تاکسی
runways U راه پرواز باند پرواز
runway U راه پرواز باند پرواز
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com