English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lodging house U مهمانخانه
hotel U مهمانخانه
guest houses U مهمانخانه
hotels U مهمانخانه
guest house U مهمانخانه
public houses U مهمانخانه
public house U مهمانخانه
inn U مهمانخانه کاروانسرا
landlady U زن مهمانخانه دار
landladies U زن مهمانخانه دار
inns U مهمانخانه کاروانسرا
innholder U مهمانخانه دارinnervate
restaurateurs U مهمانخانه دار
restaurateur U مهمانخانه دار
boots U شاگرد مهمانخانه
restauranteur U مهمانخانه دار
bellboy U پادو مهمانخانه
hostler U مهمانخانه دار
garcon U پیشخدمت مهمانخانه
bellboys U پادو مهمانخانه
boniface U صاحب مهمانخانه ورستوران
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
goodman U سالار مهمانخانه دار
innholder U صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
maitred'hotel U سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
bills of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
boarding U مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
cookshop U دکان خوراک پزی مهمانخانه
to a at a hoted U به مهمانخانه واردشدند واردمهمانخانه شدن
table d'hote U خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
plank U تخته میز وپیشخوان مهمانخانه
bellhops U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhop U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
licensed victualler U مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
coliseum U سالن
amphitheater U سالن
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
colosseum U سالن بزرگ
concourse U سالن اصلی
ballrooms U سالن رقص
lyceum U سالن بحث
arrival hall U سالن ورود
arrival hall U سالن ورود
beauty salon U سالن زیبایی
mass hall U سالن غذاخوری
mass hall U سالن نهارخوری
showrooms U سالن نمایشگاه
showroom U سالن نمایشگاه
music halls U سالن موسیقی
basilicas U سالن درازومستطیل
lobbied U سالن انتظار
mess U سالن غذاخوری
ballroom U سالن رقص
galleries U سرسرا سالن
gym U سالن ژیمناستیک
living rooms U سالن نشیمن
living room U سالن نشیمن
messes U سالن غذاخوری
lobbies U سالن انتظار
music hall U سالن موسیقی
drawing rooms U سالن پذیرایی
drawing room U سالن پذیرایی
salons U سالن زیبایی
lobby U سالن انتظار
basilica U سالن درازومستطیل
salon U سالن زیبایی
gallery U سرسرا سالن
gyms U سالن ژیمناستیک
barmen U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barman U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
indoor soccer U فوتبال داخل سالن
saloon U سالن زیبایی رستوران
court tennis U تنیس داخل سالن
saloon car U واگن سالن دار
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
beauty shop U سالن ارایش وزیبایی
departure hall U سالن ترک کردن
astrodome U سالن رسد خانه
parlor car U سالن استراحت قطار
officer's mess U سالن غذاخوری افسران
refectory U سالن ناهار خوری
lyceum U سالن سخنرانی عمومی
refectories U سالن ناهار خوری
saloons U سالن زیبایی رستوران
dramshop U سالن مشروب فروشی
dojang U سالن تمرین تکواندو
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
The hall has three exits. U سالن دارای سه خروجی است.
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
Is there a beauty salon in the hotel? U آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
lounge car U قطار دارای سالن استراحت وتفریح
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall U سالن غذا خوری سرباز خانه
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pullman car U واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
gatecrasher U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
dining facility U ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com