Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
word salad
U
سالاد کلمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
speeches
U
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speech
U
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics
U
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
slices
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slice
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spellchecker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
french dressing
U
سس سالاد
salad
U
سالاد
salads
U
سالاد
coleslaw
U
سالاد کلم
fruit salad
U
سالاد میوه
acetarious
U
مربوط به سالاد
slaw
U
سالاد کلم
potato salad
U
سالاد سیب زمینی
French dressing
U
چاشنی سالاد فرانسوی
acetarious
U
سبزیهای مخصوص سالاد
salad dressings
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressing
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
witloof
U
انواع کاسنی مخصوص سالاد
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
to dress
[salad]
U
چاشنی زدن
[آرایش دادن ]
[سالاد]
to dress a salad with mayonnaise
U
مزین کردن
[ترتیب دادن ]
سالاد با مایونز
salmagundi
U
سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
macedoine
U
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
beansprouts
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
VIP
U
مخفف کلمات
the f. words
U
کلمات زیرین
i ran the words through
U
ان کلمات را خط زدم
code word
U
کلمات رمزی
VIPs
U
مخفف کلمات
code words
U
کلمات رمزی
addressing
U
و کلمات افست
shan't
U
مخفف کلمات not shall
verbalist
U
منقد کلمات
apothegm
U
کلمات قصار
contents
U
کلمات یک نامه
play on words
<idiom>
U
بازی با کلمات
word of mouth
U
کلمات مصطلح
terminology
U
کلمات فنی
control words
U
کلمات کنترلی
terminologies
U
کلمات فنی
declension
U
صرف کلمات
logion
U
کلمات قصار
spate
U
سیل کلمات
she'd
U
مخفف کلمات had sheوwould she
jive
U
کلمات بیهوده واحمقانه
opposites test
U
ازمون کلمات متضاد
malapropism
U
سوء استعمال کلمات
in so many words
U
با عین این کلمات
permutation table
U
جدول کلمات رمز
jives
U
کلمات بیهوده واحمقانه
jiving
U
کلمات بیهوده واحمقانه
phonics
U
تلفظ وهجاهای کلمات
phonetic alphabet
U
کلمات قراردادی مخابراتی
jived
U
کلمات بیهوده واحمقانه
charade
U
جدول کلمات متقاطع
word square
U
جدول کلمات متقاطع
wordage
U
کلمات واژه بندی
delete
U
بریدن کلمات یک متن
Acrimonious words
کلمات تلخ و نیشدار
deleted
U
بریدن کلمات یک متن
deletes
U
بریدن کلمات یک متن
deleting
U
بریدن کلمات یک متن
aphorize
U
کلمات قصار گفتن
padding
U
کلمات یارکوردهای ساختگی
crossword puzzle
U
جدول کلمات متقاطع
voder
U
یک ترکیب کننده کلمات
prowords
U
کلمات جلوی جملات
reserved words
U
کلمات ذخیره شده
euphony
U
خوش اهنگی کلمات
anastrophe
U
تعویض کلمات یک عبارت
end spell
U
خاتمه کلمات رمز
aphorism
U
پند کلمات قصار
aphorisms
U
پند کلمات قصار
helminth
U
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helmintho
U
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
acephalo
U
که با کلمات دیگر ترکیب میشود
awol
U
مخفف کلمات leave absentwithout
wpm
U
تعداد کلمات دردقیقه inute
posy
U
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
sweet words (voice,sleep
U
کلمات ( صدا خواب )شیرین
anastrophe
U
قلب عبارت کلمات مقلوب
epigrammatic
U
وابسته به لطیفه و کلمات قصار
gulps
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
semantics
U
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
gulping
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
SOS
U
مخفف کلمات ship our save
syllabary
U
فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
headers
U
کلمات در بالای صفحه متن
header
U
کلمات در بالای صفحه متن
posies
U
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
oxymoron
U
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
talk down to someone
<idiom>
U
از کلمات ساده استفاده کردن
heading
U
کلمات ابتدای هر صفحه متن
oxymoron
U
استعمال کلمات مرکب متضاد
headings
U
کلمات ابتدای هر صفحه متن
word
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
worded
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
navigation
U
چند رسانهای با کلمات کلیدی
A dictionary tell you what words mean .
U
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
diabol
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabolo
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
kilo
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardi
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardio
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
epexegesis
U
کلمات افزوده شده برای توضیح
speech
U
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
slobbering
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobber
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
wac
U
حروف اول کلمات armycorps s"women
phonemics
U
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
speeches
U
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
speeches
U
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speech
U
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
slobbers
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
chain
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
lipreading
U
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
chains
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kilos
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
purists
U
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purist
U
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
colons
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
keying material
U
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
wordprocessing
U
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
hyphenation
U
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
edited
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
acronym
کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
languages
U
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
worded
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
kyrie
U
دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
edit
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
language
U
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
VRML
U
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
word
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
achromat
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
thirty two bit system
U
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
serial
U
کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serials
U
کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
acronyms
U
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
hypermedia
U
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
alliterate
U
اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
list
U
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
linguistics
U
علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
names
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
kwic
U
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
anagram
U
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
serials
U
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
name
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
serial
U
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
anagrams
U
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
justifies
U
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justify
U
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
voice
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
interword spacing
U
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
microprocessor
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
central
U
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
microprocessors
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
acr
U
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
acro
U
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
justifying
U
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
nomenclature
U
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
word star
U
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
intercharacter spacing
U
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
thesauruses
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
thesaurus
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
justifies
U
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
text
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
justify
U
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
texts
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
justifying
U
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
tabulator
U
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
string
U
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com