Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cubitus
U
ساعد پیش بازو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
front raise
U
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
Other Matches
printwheel
U
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
forearms
U
ساعد
forearm
U
ساعد
ude
U
ساعد
fore arm
U
ساعد
pal moic
U
ساعد
meet pallmok
U
زیر ساعد
wae palmok
U
روی ساعد
foream pass
U
پاس با ساعد
bump pass
U
پاس با ساعد
an palmok
U
قسمت داخلی ساعد
pakat palmok
U
بیرون ساعد تکواندو
vambrace
U
ساعد پوش زره مساعد
humeeerus
U
بازو
forearm
U
بازو
brachium
U
بازو
the humeral bone
U
بازو
arm
U
بازو
forearms
U
بازو
grain
U
بازو
upper arm
U
بازو
humeri
U
استخوان بازو
humeruses
U
استخوان بازو
brassart
U
زره بازو
muscular strength
U
زور بازو
armbands
U
بازو بند
humerus
U
استخوان بازو
patent anchor
U
لنگر بی بازو
the humeral bone
U
استخوان بازو
armband
U
بازو بند
humeeerus
U
استخوان بازو
brachio
<prefix>
U
وابسته به بازو
[پزشکی]
shovel pass
U
پاس اززیر بازو
shovel pass
U
پاس از زیر بازو
brachium
U
هر عضوی شبیه بازو
hen hawk
U
ضربه از زیر بازو
arm wrestling
U
مسابقه نیروی بازو
chevron
U
دستکش ارم بازو
chevrons
U
دستکش ارم بازو
wrist wrestling
U
مسابقه نیروی بازو
arm hand steadiness test
U
ازمون استواری دست و بازو
chevrons
U
درجه نظامی روی بازو
more power to your elbow
U
خدازور بازو بشما بدهد
armless
<adj.>
U
بی بازو
[در آخر جمله می آید]
open faced
U
دارای سیمای بازو بی تزویر
chevron
U
درجه نظامی روی بازو
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
change up
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
change of pace
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
fin
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extend
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extending
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dog paddle
U
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
extends
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
scoops
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoop
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
thrusts
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
swing bell
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bar
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
thrust
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
master slave manipulator
U
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
bar printer
U
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass
U
پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
positioned
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com