Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crystalline structure
U
سازه بلوری ساختمان کریستالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
crystal transducer
U
کریستالی
crystal plane
U
سطح کریستالی
crystal pickup
U
پیک اپ کریستالی
piezo electric loudspeaker
U
بلندگوی کریستالی
intercrystalline corrosion
U
خوردگی کریستالی
crystal lattic
U
شبکه کریستالی
crystal lattice
U
شبکه کریستالی
crystal set
U
اشکارساز کریستالی
crystal oscillator
U
نوسان ساز کریستالی
transistors
U
تقویت کننده کریستالی
transistor
U
تقویت کننده کریستالی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
crystallized
U
بلوری
granular
U
بلوری
decalescence point
U
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
crystal diode
U
دیود بلوری
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
crystalize
U
بلوری شدن
crystalline rock
U
سنگ بلوری
grain structure
U
ساختار بلوری
amorphous
U
غیر بلوری
crystal lattice
U
شبکه بلوری
crystalline schist
U
شیست بلوری
crystalline structure
U
ساختار بلوری
grain tin
U
قلع بلوری
copal
U
سندروس بلوری
crystal grain
U
دانه بلوری
crystallizable
U
بلوری شدنی
crystallizing lacquer
U
لاک بلوری
gum copal
U
سندروس بلوری
crystal microphone
U
میکروفون بلوری
crystal plane
U
سطح بلوری
liquid crystal display colour pigmented
U
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
x cut crystal
U
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystals
U
زلال بلوری کردن
calcite
U
سنگ اهک بلوری
crystal
U
زلال بلوری کردن
modification
U
تغییر شکل بلوری
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
pyroxene
U
ماده معدنی بلوری وسفید
crystal ball stopper
U
گلوله بلوری شیشه لیموناد
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
unidirectional soldification
U
روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
constructs
U
سازه
constructing
U
سازه
constructed
U
سازه
construct
U
سازه
factor
U
سازه
factors
U
سازه
structures
U
سازه
structure
U
سازه
frame
U
سازه
structuring
U
سازه
wafers
U
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafer
U
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
endomorph
U
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
hypothetical construct
U
سازه فرضی
heating unit
U
سازه گرمساز
construct validity
U
اعتبار سازه
concrete structure
U
سازه بتنی
internal structure
U
سازه داخلی
element
U
سازه برقی
element area
U
سازه تصویر
elements
U
سازه برقی
factor of safety
U
سازه ابیمی
structrual engineering industry
U
صنعت سازه
picture element
U
سازه تصویر
negative element
U
سازه منفی
steel framed structured
U
سازه فولادی
positive element
U
سازه مثبت
eye-catcher
U
سازه تزئینی
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
frame partition
U
جداگر سازه دار
ecological factor
U
سازه بوم شناختی
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
sextette
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituents
U
سازه تشکیل دهنده
sextet
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextets
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituent
U
سازه تشکیل دهنده
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
bionic
U
وابسته به زیست سازه شناسی
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
Cinoiserie
U
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
types
U
ساختمان
typed
U
ساختمان
type
U
ساختمان
substructures
U
پی ساختمان
stance
U
ساختمان
making
U
ساختمان
building line
U
بر ساختمان
stances
U
ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
frame
U
ساختمان
carbody
U
ساختمان
homoplastic
U
هم ساختمان
building
U
ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
construction
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
structure
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
erection
U
ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
erections
U
ساختمان
constructions
U
ساختمان
built up
U
پر از ساختمان
imperfect structural
U
ساختمان ناتمام
contractors pump
U
پمپ ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
constructiveness
U
قوه ساختمان
height of building
U
بلندی ساختمان
primary structure
U
ساختمان اولیه
constructional feature
U
طرح ساختمان
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
cost of construction
U
بهای ساختمان
cost of construction
U
هزینه ساختمان
plant construction
U
ساختمان کارخانه
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
fabric
U
ساختار ساختمان
primary structure
U
ساختمان اصلی
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
constructional dimension
U
بعد ساختمان
house building
U
ساختمان مسکونی
site engineering
U
مدیر ساختمان
capital construction
U
ساختمان سرمایه
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
bunkhouse
U
ساختمان خوابگاه
built in
U
جزو ساختمان
building trade worker
U
تعمیرکار ساختمان
building trade joinery
U
نجاری ساختمان
home building
U
ساختمان مسکونی
high rise block
U
ساختمان بلند
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
steel construction
U
ساختمان فولادی
soil structure
U
ساختمان خاک
height overall
U
ارتفاع ساختمان
front
U
نمای ساختمان
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
component part
U
جزء ساختمان
columnar structure
U
ساختمان ستونی
data structure
U
ساختمان داده ها
industrial building
U
ساختمان صنعتی
length overall
U
طول ساختمان
local building inspector
U
پلیس ساختمان
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
cone
U
ساختمان مخروطی
dentition
U
ساختمان دندانها
main building
U
ساختمان اصلی
under construction
U
دردست ساختمان
turn out
U
ساختمان اب پخش
zonation
U
ساختمان غشایی
chapter-house
U
ساختمان جلسات
City Hall
U
ساختمان شهرداری
annexe
U
ساختمان فرعی
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
laminated structure
U
ساختمان متورق
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
building line
U
خط کناری ساختمان
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
tower building
U
ساختمان برجی
gross area
U
پهنه ساختمان
office building
U
ساختمان اداری
high-rise
U
ساختمان بلند
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com