Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 238 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
structure
U
سازمان سازمان دادن
structures
U
سازمان سازمان دادن
structuring
U
سازمان سازمان دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
organisations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
reorganised
U
دوباره سازمان دادن
reorganises
U
دوباره سازمان دادن
reorganising
U
دوباره سازمان دادن
reorganize
U
دوباره سازمان دادن
reorganized
U
دوباره سازمان دادن
reorganizes
U
دوباره سازمان دادن
reorganizing
U
دوباره سازمان دادن
formation
U
سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
distribution
U
سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions
U
سازمان دادن پراکندگی تیر
organises
U
سازمان دادن
organises
U
سازمان دادن ارایش دادن
organising
U
سازمان دادن
organising
U
سازمان دادن ارایش دادن
organize
U
سازمان دادن
organize
U
سازمان دادن ارایش دادن
organizes
U
سازمان دادن
organizes
U
سازمان دادن ارایش دادن
organizing
U
سازمان دادن
organizing
U
سازمان دادن ارایش دادن
tailor
U
سازمان دادن
tailors
U
سازمان دادن
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
de scramble
U
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
forming up
U
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
organization of the ground
U
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
to shake up
[a company]
<idiom>
U
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
Other Matches
sub domain
U
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police
U
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus
[machinery]
U
سازمان
[سازمان اداری ]
departments
U
سازمان
organism
U
سازمان
system
U
سازمان
department
U
سازمان
organisms
U
سازمان
activities
U
سازمان
activity
U
سازمان
institution
U
سازمان
systems
U
سازمان
inst
U
سازمان
organizations
U
سازمان
organization
U
سازمان
machinery
U
سازمان
organisations
U
سازمان
structures
U
سازمان
structuring
U
سازمان
structure
U
سازمان
reorganization
U
تجدید سازمان
labor organization
U
سازمان کارگری
file organization
U
سازمان فایل
physiques
U
سازمان بدن
organizations
U
سازمان بندی
clandestine
U
سازمان پنهانی
organization
U
سازمان بندی
system
U
مجموعه سازمان
force structure
U
سازمان یکانها
economic organization
U
سازمان اقتصادی
charity organization
U
سازمان خیریه
data organization
U
سازمان داده ها
counterintelligence
U
سازمان ضد جاسوسی
board of inspection and survey
U
سازمان بازرسی
foundation
U
سازمان خیریه
physique
U
سازمان بدن
organisations
U
سازمان بندی
file organization
U
سازمان پرونده
organized
U
سازمان یافته
systems
U
مجموعه سازمان
organization chart
U
لوحه سازمان
table of organization
U
جدول سازمان
social organization
U
سازمان اجتماعی
visual organization
U
سازمان دیداری
planning organization
U
سازمان برنامه
United Nations
U
سازمان ملل
unit structure
U
سازمان یکان
sensory organization
U
سازمان حسی
labor service
U
سازمان کار
nonprofit organization
U
سازمان غیرانتفاعی
organizational
U
مربوط به سازمان
task organization
U
سازمان رزمی
reorganizing
U
تجدید سازمان کردن
organises
U
بازار سازمان یافته
reform
U
اصلاحات تجدید سازمان
reforms
U
اصلاحات تجدید سازمان
chief programmer
U
سازمان برنامه نویسی
compositions
U
ارایش یکان سازمان
composition
U
ارایش یکان سازمان
reorganizes
U
تجدید سازمان کردن
organized
U
سازمان داده شده
organising
U
بازار سازمان یافته
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
tribalism
U
سازمان وتشکیلات قبیلهای
cento
U
سازمان پیمان مرکزی
association for women in computing
U
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
food and agricultural organization
U
سازمان خواروبار وکشاورزی
economic reorganization
U
تجدید سازمان اقتصادی
advance organizer
U
پیش سازمان دهنده
Civil Aviation Organization
U
سازمان هواپیمایی کشور
front office
U
سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
social security organization
U
سازمان تامین اجتماعی
geological survey
U
سازمان زمین شناسی
stablishment
U
قسمت نظامی سازمان
restructures
U
تجدید سازمان کردن
coast defence
U
سازمان پدافنداز ساحل
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
directed
U
مدیریت یا سازمان دهی
order of battle
U
سازمان نیروهایا یکان
infrastructure
U
سازمان زیر سازی
directs
U
مدیریت یا سازمان دهی
reorganized
U
تجدید سازمان کردن
world health organization
U
سازمان بهداشت جهانی
nonprofit organization
U
سازمان غیر انتفاعی
united nations organization
U
سازمان ملل متحد
United Nations
U
سازمان ملل متحد
u.n.
U
سازمان ملل متحد
type table
U
نوع جدول سازمان
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
reorganization
U
تجدید سازمان کردن
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
organizing
U
بازار سازمان یافته
restructure
U
تجدید سازمان کردن
direction
U
سازمان دهی یامدیریت
reorganises
U
تجدید سازمان کردن
reorganising
U
تجدید سازمان کردن
the church e.
U
سازمان قانونی کلیسا
reorganize
U
تجدید سازمان کردن
organize
U
بازار سازمان یافته
task organization
U
سازمان برای رزم
organized market
U
بازار سازمان یافته
Organization of American States
U
سازمان دول امریکایی
restructured
U
تجدید سازمان کردن
organizes
U
بازار سازمان یافته
hiring hall
U
اژانس یا سازمان کاریابی
reorganised
U
تجدید سازمان کردن
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
accountable supply distribution activity
U
سازمان نگهداری سوابق امادی
sequential file organization
U
سازمان دهی ترتیبی فایل
mafias
U
سازمان سری و قانون شکن
e c s c (european coal & steel commissio
U
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
APEC
U
سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
consumer organization
U
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
mafia
U
سازمان سری و قانون شکن
mafias
U
سازمان سری دولت ستیز
mafia
U
سازمان سری دولت ستیز
reorder point
U
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
international standards organization
U
سازمان استانداردهای بین المللی
organization of petroleum exporting cont
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
ku klux klan
U
سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
organization of central american states
U
سازمان دول امریکای مرکزی
organization for european economic coopr
U
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
north atlantic treaty organization (nato
U
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
international refugee organization
U
سازمان بین المللی اوارگان
gestapo
U
گشتاپو سازمان پلیس مخفی
OAS
U
مخفف سازمان کشورهای امریکایی
gosplan
U
سازمان برنامه ریزی شوروی
organization for economic co opration
U
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
OPEC
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
general assmbly of the united nations
U
مجمع عمومی سازمان ملل متحد
competroller
U
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
eia
U
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
international peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
NATO
U
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
C.I.A
U
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
task organization
U
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
iso
U
Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
formation
U
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
preprocess
U
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
record
U
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
IMA
U
سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
physical
U
سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
bilateral infrastructure
U
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
British Standards Institute
U
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
enterpreneur
U
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
national infrastructure
U
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
dumbarton oaks conference
U
شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
din
U
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
greenwash
U
نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
campus network
U
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
half area
U
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
ecafe
U
کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
accumulated depreciation
U
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
distributes
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
sig
U
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
security council
U
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
distribute
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
U
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
ri/sme
U
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
bogota
U
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
food and agricultural organization
U
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
departmental LAN
U
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
yalta conference
U
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
networking
U
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
line up
<idiom>
U
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
ansi
U
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
asm
U
Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
afcet
U
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
league of nations
U
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
checkerboarding
U
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com